آرشیو دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۷۴۸
مشروطه
۲۰
صد متن

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

این شعر از سیداشرف (نسیم شمال) شرایط بد اقتصادی و طبقه محروم جامعه را به تصویر می کشد:

آخ عجب سرماست امشب ای ننه‎/ ما که می میریم در هذا السنه

تو نگفتی می کنم امشب الو؟‎/ تو نگفتی می خوریم امشب پلو؟

نه پلو دیدیم امشب نه چلو‎/ سخت افتادیم اندر منگنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

این اطاق ما شده چون زمهریر‎/ باد می آید ز هر سو چون سفیر

من ز سرما می زنم امشب نفیر‎/ می دوم از میسره بر میمنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

اغنیا مرغ مسما می خورند‎/ با غذا کنیاک و شامپا می خورند

منزل ما جمله سرما می خورند‎/ خانه ما بدتر است از گردنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

اندرین سرمای سخت شهر ری‎/ اغنیا پیش بخاری مست می

ای خداوند کریم فرد و حی‎/ داد ما گیر از فلان السلطنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

خانباجی می گفت با آقاجلال‎/ یک قران دارم من از مال حلال

می خرم بهر شما امشب زغال‎/ حیف افتاد آن قرآن در روزنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

می خورد هر شب جناب مستطاب‎/ ماهی و قرقاول و جوجه کباب

ما برای نان جو در انقلاب‎/ وای اگر ممتد شود این دامنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

تخم مرغ و روغن و چوب سفید‎/ با پیاز و نان گر امشب می رسید

می نمودم (اشکنه) امشب ترید‎/ حیف ممکن نیست پول اشکنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

گر رویم اندر سرای اغنیا‎/ از برای لقمه نانی بی ریا

قاپچی گوید که گم شو بی حیا‎/ می درد ما را چو شیر ارژنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه

نیست اصلا فکر اطفال فقیر‎/ نه وکیل و نه وزیر و نه امیر

ای خدا! داد فقیران را بگیر‎/ سیر را نبود خبر از گرسنه

آخ عجب سرماست امشب ای ننه