بعد از انتشار شایعه رشوه دادن روس ها به مرحوم طباطبایی و ملاقات محرمانه بهبهانی با عین الدوله و پخش شب نامه هایی علیه آنان، مردم نسبت به علما و روحانیون بدبین شده بودند. این بدبینی به حدی بود که روحانیون در جهت تبرئه خود از این اتهامات دست به اقدامات توضیحی زدند. آنها در محافل خصوصی از این گونه مسائل تبری می جستند. اما گسترش این اتهامات چنان بود که آقایان مجبور شدند در محافل عمومی نیز از این موارد اعلام برائت کنند. طباطبایی با آن که در صداقت و پاکی اش نمی توان کوچکترین شک و تردیدی وارد کرد در چنین روزی طی سخنرانی در مسجد سنگلج ضمن برشمردن اهداف مبارزه و جنبش و تکرار درخواست هایشان از این اتهامات تبری جست. وی با بالابردن قرآن و با چهره ای معصومانه و متاثر کننده گفت: «ای مردم اگر مرا مسلمان و اولاد پیغمبر می دانید به این قرآن قسم که من از عین الدوله و یا روس ها پول نگرفته ام و با او ابدا رابطه ای ندارم و منظوری جز خدمت به خلق و تاسیس عدالت و مجلس نمایندگان ملت ندارم و باز به قرآن قسم می خورم که تا جان در بدن دارم بر ضد دشمنان مملکت و ظالمین مجاهدت و جانفشانی کنم ولو اینکه در این راه کشته شوم.» آقای طباطبایی که می دانست عین الدوله با هدف تفرقه اندازی دست به این اقدامات می زند برای اینکه این اقدامات تفرقه افکنانه عین الدوله را خنثی نماید به دفاع از بهبهانی پرداخت و گفت: «آقای بهبهانی نیز برای جلوگیری از خونریزی و تلف شدن مسلمانان با عین الدوله ملاقات کرده است.» بهبهانی هم برای تبرئه خود از اتهاماتی که به وی وارد شده بود در روز جمعه گذشته بالای منبر رفت و مستبدین و طرفدارانش را دشمن ایران و اسلام خواند و چندین بار قسم یاد کرد که تمام تلاش ها و اقداماتش برای منافع عمومی و تحصیل عدالتخانه است و در این راه حاضر است از جان خود و فرزندانش نیز بگذرد.