آرشیو سه‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵، شماره ۵۸۹۲
اندیشه اسلامی
۱۸

حدیث شیدایی

قبلگه ملا زمان مشتری ار شود بجان

جان بلا کشیده رامن بفروشمش سلف

پیش که شرح غم برم کز ستم مخالفان

مهر جمال شاه را پرده عیب شد کلف

خونچکد زدیدگان صبح و پسین شب و سحر

تا که مگر ببینمش با جلوات مختلف

کایدو خاک پای او سرمه دیدگان کنم

بهر نثار مقدمش جان سپرم من از شعف

بار جفای هجر را سوختگان همی کشند

بیخبرند ابلهان گاو و خران خوش علف

حیران با خیال شه خوش بنشین بگوشه ای

ناله ز هجر زن که تادامنش اوری بکف

مرحوم علامه میرجهانی