آرشیو سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵، شماره ۸۱۱
مشروطه
۲۲
صد روز

نامه تبعیدی

در این روز نامه میرزاآقا اصفهانی نیز که یکی از تبعیدیان به کلات است، خطاب به آیت الله سیدمحمود طباطبایی رسید. وی در این نامه از شرح ماجرای دستگیری تا تبعید به کلات را جزء به جزء برای آقای طباطبایی نوشته است. پس از عنوان می نویسد: «ترتیب حرکت: صبح شنبه بیست و چهارم شهر ربیع الثانی، 1324 اتابک [عین الدوله] احضارم فرمود. بعد از احضار، امر به ملاقات نیرالدوله و آمدن وزیر دربار [امیر بهادر] با درشکه به کهریزک و از آنجا به طرف خراسان، روز هشتم وارد خراسان و بعد از سه روز توقف، عازم کلات و امروز نهم است که وارد کلات شده ایم... هوای کلات با مزاج ما سازگاری ندارد. من که نمی دانم چرا آمده ام؟ از مجدالاسلام هم هر چه سئوال می کنم، می گوید نمی دانم: «به ملازمان سلطان که رساند این دعا را / که به جرم عشق بازی ز چه می کشند ما را؟» اما شکر این است که بعضی از دوستان همچو تصور کرده بودند که این فرد]عین الدوله؟[از من دل خوشی دارد و من با او هم عقیده هستم.

ولی هر چه تصور می کنم، جز آن که دستورالعملی از من خواست، در 24 شهر صفر فرستادم که اساس یک سلطنت مشروع قانونی بود. از آن تاریخ به بعد از من دلسرد شده بود. به همه حال گذشته است. به همین قدر، گذشته از این که به قدر سی هزار تومان ضرر این حرکت را دادم. از روز حرکت الی حال از وضع خانه و زندگی خودم هم اطلاع ندارم، اگر بخواهم از حضور مبارک خواهش کنم که به فکر محبوسین هم باشید، لزوم مایلزم است. همین قدر خیلی از خودتان محافظت فرمایید. کم کم خبث فطرت و سریرت این مرد [عین الدوله] ظاهر می شود. خداوند امورات را بر خیر و صلاح امت جریان دهد. از شرح مفصل معذورم، به همین قدر خیلی درخصوص خانه مجدالاسلام باید سفارشی به حضور مبارک کنم که مقرر فرمایید ناظم الاسلام از این جهت آسوده اش کند. توفیق پیشرفت مقاصد شما را از خداوند خواهانم. اقل اصفهانی.»