آرشیو چهارشنبه ۸‌شهریور ۱۳۸۵، شماره ۸۴۶
ورزش
۲۵
ذره بین

نان و پنیر با کونگ فو

سهراب خاقانی

صبح که تلویزیون را روشن می کنی، تقریبا تمام کانال ها دارند برنامه صبحگاهی پخش می کنند. سلام صبح به خیر، صبح به خیر ایران، صبح و زندگی، صبح ایرانی، صبح آمد، صبح می آید و...

چهارتا مجری از ساعت هفت بامداد با گرمکن ورزشی یا کت و شلوار و هر البسه دیگری مشغول صدور رهنمودهای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و... هستند. به همدیگر مجال حرف زدن نمی دهند.

گاهی اوقات با تصویربردار مشغول صحبت می شوند. به عوامل پشت صحنه متلک می پرانند و خدا نکند که میهمان هم دعوت کرده باشند، چون سئوالی که پرسیده اند را خودشان هم جواب می دهند و آخرش هم می گویند وقت نداریم و میهمان فلک زده که از ساعت چهار صبح بیدار شده تا خودش را به این برنامه برساند حیرت زده از استودیوی برنامه خارج می شود.

صبحانه خوردن سر صحنه و پخش زنده این ضیافت هم واقعا درخور تاسف است اما چندمرتبه اتفاق افتاده. به این صورت که مجری ضمن نکوهش تعداد زیاد عوامل برنامه، از ناچیز بودن صبحانه خریداری شده گله مند شده

حتی یک بار مجری محترم با صراحت گفت نمی دانم چرا آقای تهیه کننده امروز یادش رفته خامه بخرد

اشتباهات فاحش مجریان غیرورزشی در ارائه اخبار ورزشی هم هر روز صبح روی آنتن است. یکی از این مجری ها که قبلا در برنامه شبانگاهی و بی مسمای مهتاب، بیژامه می پوشید و لوس بازی درمی آورد، حالا از صبح علی الطلوع برای ورزش کشور مسئولیت خطیر کارشناسی را برعهده گرفته است.

بدترین نکته درخصوص کمدی های صبحگاهی سیما، بک گراند مجریان است که عده ای مشغول ورزش های رزمی هستند. نانچیکو می گردانند و به استادشان تعظیم می کنند. هیچ ربطی هم به روند طبیعی که چه عرض کنیم، درواقع هیچ ربطی به روند غیرطبیعی برنامه ندارند.

برنامه های صبحگاهی گاهی اوقات حتی از ترافیک سنگین خیابان ها و اتوبان های تهران هم شلوغ تر، بی حساب و کتاب تر و درهم و برهم تر هستند.