آرشیو پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۵، شماره ۱۲۵۴
فرهنگ و هنر
۱۶

ستون آخر

تریبون دانشگاهی

و نارنجک مشهدی

دیروز قرار بود به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد همراه با آقایان منتجب نیا و اعلمی و یکی از نمایندگان محافظه کار مشهد، در آن شهر با عنوان بررسی عملکرد دولت نهم و انتخابات خبرگان و شوراها میزگرد داشته باشیم. بعضی از روزنامه های سراسری هم برنامه سخنرانی ما را منتشر کرده بودند. بروبچه های دعوت کننده می گفتند که مجوز لازم را گرفته اند. برای یک سخنرانی در دانشگاه هیات عریض و طویلی هستند که باید مجوز صادر کنند. تا آنجا که من می دانم بسیج دانشگاهی، مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه، معاونت دانشجویی از اعضای این هیات هستند. می توان با این ترکیب حدس زد که به چه کسانی اجازه می دهند. و نیز می توان حدس زد که عملا معنای سیاست در سیاسی ترین مرکز کشور که هم امام و هم رهبری بر سیاسی بودن آن تاکید داشتند چه نوع سیاستی خواهد شد. من که هم مشهدی هستم وهم عاشق امام رضا قبول کردم. یکی دو ساعت قبل از پرواز چنان که افتد و دانی زنگ زدند که مجوز باطل شده است. از دادن مجوز درآستانه انتخابات تعجب کرده بودم و البته از لغو آن تعجب نکردم. همچنان که اجازه سخنرانی به خانم الهام با ادبیات هتاکانه رجبیه معروفش در هفته گذشته در دانشگاه همین شهر مشهد، غیر طبیعی نبود. فقط با مزه ترین قسمت اینجاست که مسوولان سیاستگذار امر دانشگاه ها گمان می برند دانشگاهیان با این روشها، تحت تاثیر اندیشه های آنان و هم جناحی هاشان قرار می گیرند. برای سخنرانی می توان مجوز نداد ولی برای فکر و اندیشیدن کسی اجازه نمی گیرد. همچنانکه یقینا بی سخنرانی ما، دانشجویان مشهد صریح تر و بی رودربایستی تر عملکرد دولت نهم را ارزیابی می کنند. من البته به مشهد رفتم و اعمال سیاسی عبادی را به عمل عبادی زیارت حضرت رضا تبدیل کردم ولی سخنرانی نکردم. جاتان خالی همان دیشب یکی دوتا هم نارنجک خوردم. باور کنید. لابد می دانید ما مشهدی ها به نان خامه یی می گوییم نارنجک!

منبع: وب نوشت