کسانی که از اصل ماجرا خبردار بودند، شگفت زده نشدند. آن ها به خوبی آگاه بودند که واقعیت چیز دیگری است و انتشار نتیجه آمارگیری بزرگ اخیر کشور واقعیت را برای همه روشن کرد.بسیاری تصور می کردند; جمعیت زنان کشور به ویژه در سال های اخیر نسبتبهجمعیت مردان افزایش چشم گیری یافته است. چه عاملی در شکل گیری چنین تصور نادرستی موثر بوده است؟

واقعیت های موجود تصور افزایش نسبی جمعیت زنان نسبت به مردان را به ذهن بسیاری کشاند.بخش عمده ای از قبول شدگان دانشگاه های کشور در سال های اخیر را زنان تشکیل داده اند. زنان در مقاطع مختلف آموزش عالی سرآمد مردان کشور بوده اند و مردم فراموش نکرده اند درتمام مسابقات علمی چند مرد نیز در کنار انبوهزنان دانشمند ایرانی و البته در صف نخست ایستاده اند نقش زنان در عرصه های علمی و پژوهشی کشور روز به روز پررنگ تر می شود و بسیاری با نگاهی مردسالارانه این واقعیات را بر نمی تابند. آن ها براین باورند که قابلیت های زنان کشور به منصه ظهور نرسیده بلکه موفقیت زنان ناشی از افزایش جمعیت آن هاست. اعلام نتیجه آخرین سرشماری کشور ثابت کردکه چنین نتیجه گیری های جانبدارانه ای از اساس باطل است. براساس این سرشماری جمعیت مردان ایران8/1 درصد بیش تر از جمعیت زنان کشور اعلام شد. بنابراین زنان ایرانی موفقیت های خود را در اثر تلاش برای بروز قابلیت ها به دست آورده اند نه برتریکمیت جمعیت. زنان در دو دهه گذشته در فراز و نشیب توانستند قابلیت های خود را به ظهور برسانند.آن ها هنگامی که با موانع موجود در سازمان های رسمیروبه رو شدند; فعالیت های خود را در سازمان های غیردولتی متمرکز کردند.امروز ایران دارای آراستهترین سازمان های غیردولتی است. سازما ن هایی که عمدتا توسط بانوان ایرانی اداره می شود. کسانی که به دنبال الگویی های مناسبی از زن مسلمان ایرانی برای ارایه در جهان هستندبهترین گزینه های خود را در این سازمان خواهند یافت. سازمان هایی که زنان سخت کوش ایرانی آن ها را در شرایط دشواری از مخالفت های مردسالارانه شکل داده اند.

اعلام جمعیت زنان در سرشماری علاوه براین که نادرستی فزونی جمعیت زنان را نسبت به مردان به اثبات رساند. برای صاحبان نگاه های جانبدارانه آموزه های بسیاری دارد. یکی از این آموزه ها این است: «نگاه کمی خود را متحول کنید. نگاه کیفی واقعی تر است.