آرشیو یکشنبه ۵ آذر ۱۳۸۵، شماره ۳۳۱
صفحه آخر
۲۰
برداشت آخر

باور آقای جیانگ زمین و ما ایرانی ها

کیوان مهرگان

آقای «جیانگ زمین» رییس جمهور سابق چین در حال خوردن ناهار بود که چند عدد برنج از بشقاب غذایش روی میز افتاد، رییس جمهور پرجمعیت ترین کشور جهان در نهایت آرامش چند عدد برنج را به داخل بشقاب برگرداند و بدون این که از غذایش چیزی مانده باشد، میز ناهار را ترک کرد، برای پیشخدمت کاخ ریاست جمهوری چین این حرکت جیانگ زمین کمی تعجب برانگیز بود، خیلی تلاش کرد پرسشی که در ذهنش شکل گرفته بود را نپرسد، اما طاقت نیاورد و رو به رییس جمهور گفت:

- «ببخشید عالی جناب! می توانم یک سوال از شما بپرسم؟!

- جیانگ زمین، خیلی خونسرد، پاسخ مثبت داد.

- علت این که آن چند برنج بیرون از بشقاب افتاده را به بشقاب برگرداندید و کامل غذایتان را خوردید، چه بود؟

- رییس جمهور چین، گویی که روزهاست منتظر چنین پرسشی است. روبه پیشخدمت خود گفت: «اگر قرار باشد هر شهروند چینی در هر وعده غذایی چند عدد برنج را این گونه دور بریزد، حساب کنید روزانه چه مقدار برنج از چین دور ریخته می شود؟»

رییس جمهور، با گفتن این جمله لبخندی نثار پیشخدمت کنجکاو کاخ کرد و رفت تا چین جدید را بسازد.

این داستان واقعیت دارد یا نه!؟ اصلا مهم نیست، مهم نکته ای است که در این ماجرا وجود دارد و ایرانی ها خیلی کم به آن توجه دارند.

حتما در جایی کار کرده ا ید که ناهار یا عصرانه در تعهدات کارفرما به کارمندان نبوده است. کارمندان این شرکت ها بی آن که گلایه ای داشته باشند و حتی انتظار خود را مطرح کرده باشند، کار خود را انجام داده اند. در مقابل شرکت هایی هستند که به کارمندان خود ناهار می دهند اما اگر این ناهار گاهی اوقات کم کیفیت به نظر برسد واکنش کارمندان بسیار جالب خواهد بود. مثلا کارمندان برای برخی غذاها نام مترادف می گذارند، یا غذا را نصف و نیمه خورده و بخش اعظمی از آن را نصیب سطل زباله می کنند فرقی هم نمی کند. این عادت ایرانی است و در همه جا چنین واکنش هایی وجود دارد. حال این رفتار جمعی، ایرانیان را مقایسه کنید با آنچه در ذهن رییس جمهور کشور یک و نیم میلیاردی چین گذشته است. به نظر شما چین مستحق این نیست که یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان باشد؟