آرشیو پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۸۵، شماره ۱۸۶۷۸
اخبار کشور
۱۴
در مکتب امام

مدرس، اولتیماتوم و حیوانات!

یک اولتیماتوم در همان وقت دولت روسیه فرستاد برای ایران و سربازانش هم تا قزوین آمدند و آنها از ایران امتیاز ]نفت شمال را[ می خواستند که تقریبا اسارت ایران بود و می گفتند باید از مجلس بگذرد، آن را به مجلس بردند و همه اهل مجلس ماندند که چه باید بکنند؛ ساکت که چه بکنند. در یک مجله خارجی نوشته است که یک روحانی ]مجاهد شهید آیت الله سیدحسن مدرس[ با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: حالا که ما بناست از بین برویم، چرا خودمان از بین ببریم خودمان را؟ رای مخالف داد. بقیه ]هم[ جرات کردند و رای مخالف دادند؛ رد کردند اولتیماتوم را، آنها هم هیچ غلطی نکردند.

بنای سیاسیون هم همین معناست که یک چیزی را تشر می زنند ببینند طرف چه جوری است، اگر چه چنانچه طرف ایستاد مقابلشان، اینها عقب می زنند و اگر چنانچه نه، آن بیچاره عقب رفت، اینها هم جلو می آیند. حیوانات هم همین جورند. حیوانات هم همین خصوصیات را دارند که اول می آیند جلو ببینند این چه آدمی است. اگر این آدم ایستاد دستش را بلند کرد، فرار می کند. اگر ]برعکس،[ او فرار کرد، ]آن حیوان[ دنبالش می کند. این خوی حیوانی است.

صحیفه امام- جلد 3- صفحه 245