آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۶، شماره ۳۶۱۴
صفحه آخر
۲۴
دل آواز

دل نوشته منتظران

ای وصلت آرزوی دل ما، عنایتی

وی شرح ماجرای فراقت حکایتی

دل برده ای ز حلقه ی صاحبدلان بزم

با چشم مست خویش به وصف و روایتی

تا کی ز چشم خلق نهانی، امید من

آخر ز لطف گوشه چشمی، عنایتی

تا غرق غربتیم در این وادی سکوت

ما را بکشت حسرت دست حمایتی

ای شمس کائنات برآ همچو آفتاب

تو آخرین ودیعه آل ولایتی

ما را نگاه گرم تو امید می دهد

در پیشگاه مردم دل بی نهایتی

روی نگاه منتظران سوی کوی توست

در ظلمت همیشه تو نور هدایتی

تا عشق توست در دلم ای حجت خدا

هرگز ز درد و غم ننمایم شکایتی

کاظم جیرودی