آرشیو شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶، شماره ۱۳۹۰
کتاب
۱۰

رابطه بین نظر و عمل

محمود فاضلی

مجموعه حاضر متضمن مقالات بسیار مهمی در پهنه ادبیات بین الملل در قرن بیستم است که در طول پنجاه سال در این زمینه نگاشته شده و توسط آندرو لینکلیتر که خود تجربه زیادی در این زمینه دارد، تدوین و ویرایش شده است. انجام این مهم توسط انتشارات معروف «راتلج» صورت گرفته و ویراستار متن اصلی با واسوس مثال زدنی از میان هزاران مقاله موجود در این زمینه، اقدام به پالایش مطالب کرده و معتبرترین آنها را برای مجموعه حاضر برگزیده است.

رابطه بین نظریه و عمل یکی از مسائل مهم فلسفی در مطالعه علوم سیاسی و روابط بین الملل است. مقاله های «والاس، بوت و اسمیت» در این بخش بحثی هوشمندانه در این باره هستند که آیا نظریه روابط بین الملل برای حل مسائل سیاسی موجود که سیاست گذاران با آنها روبه رو هستند کمکی تیزهوشانه می کند یا نه؟ به هرحال یکی از وظایف نظریه هنجارگذار تامل درباره ارزش هایی است که ممکن است شکل های جدید سازمان سیاسی جهان را تقویت کند.

پیشرفت های جاری در سیاست خارجی دست کم باعث شده چهار موضوع در نظریه هنجارگذار مورد توجه قرار گیرند: اولی ناشی از تحول سیاسی مهمی در قرن بیستم است: «گسترش جامعه متشکل از دولت ها از سرزمین اولیه که قلب اروپا بود به تمام جهان، مساله عدالت توزیعی جهانی به دلیل نابرابری های روزافزون ثروت در نظام جهانی مطرح شده است. به دنبال این تحول، این مساله که جامعه بین الملل چگونه ممکن است نسبت به تنوع فرهنگی و به ویژه نسبت به تفاوت بین جوامع غربی و غیرغربی حساس باشد، به مساله اصلی تبدیل گشته است.موضوع دوم به دلیل فشارهایی مطرح می شود که اقوام در اقلیت و مردم بومی بر دولت های حاکم اعمال می کنند. اعضای این گروه ها خواستار این شده اند که دولت ها برخی از قدرت های سنتی را به قربانیان فتوحات استعماری منتقل کنند: آنها همچنین تلاش هایی کرده اند تا حمایت بین المللی از حقوق گروهی را به بخش مهمی از سیاست جهانی بدل کنند. اینها عوامل اصلی در سیاست مدرن و مربوط به آفرینش شکل های جدید جامعه هستند که «بار حاکمیت را سبک می کنند.»