آرشیو سه‌شنبه ۳۰ امرداد ۱۳۸۶، شماره ۳۷۱۸
خانواده
۱۲
تماشا

آموختن با دل

استان فراگر مترجم: زهرا رضایی

آموختن از طریق دل، درسی بود که دختر ده ساله ام، سارا، به من داد. او از وقتی که به دنیا آمد نقص عضو داشت و ناچار بود با حائلی که به پایش می بستیم راه برود.

یک روز زیبای بهاری، او شاد و سرحال به خانه آمد و به من گفت که در مسابقه برنده شده است. از آنجا که نقص عضو او آزارم می داد، دنبال کلماتی گشتم که بتوانم دلداریش بدهم و از همان حرفهایی به او بزنم که مربیان به هنگام شکست بازیکنانشان به آنها می گویند، ولی قبل از آنکه بتوانم کلمه ای بر زبان بیاورم، او گفت:

«بابا! توی دو تا مسابقه برنده شدم.»

نمی توانستم باور کنم، به همین دلیل حرفی نزدم. سارا ادامه داد:

«دو تا امتیاز گرفتم.»

می دانستم موضوع چیست. مربیان او دلشان به حالش سوخته و به او امتیاز داده بودند. سارا وقتی سکوت مرا دید، گفت:

«همین جوری الکی که به من امتیاز ندادند. من امتیاز «کوشاترین تلاشگر» را به دست آوردم.»

و این گونه بود که عزیز دل من، سارا، درس بزرگی را به من آموخت.