آرشیو چهارشنبه ۵ دی ۱۳۸۶، شماره ۶۳۲۸
شعر و ادب
۱۹

سروش آسمانی

خوشه های نور در هفت آسمان دارد غدیر

باغی از آئینه در هر کهکشان دارد غدیر

در زلال آبشارش جاری خورشیدهاست

آفتابی که کران تا بی کران دارد غدیر

قطره را یاقوت سرخی می کند از یمن عشق

سینه ای همچون صدف گوهرفشان دارد غدیر

فصل سرسبز بهار آکنده از عطر وی است

در حریم خود بهار بی خزان دارد غدیر

رو به سمت عشق می روید شقایق های او

جلوه ها از ساحت قدس جنان دارد غدیر

نغمه “من کنت مولا” بشنوید از مصطفی(ص)

زین سروش آسمانی خوش نشان دارد غدیر

بعد احمد، مرتضی باشد امام اهل حق

در بیان این حقیقت صد زبان دارد غدیر

دین تجلی یافت با برهان “اکملت لکم”

در کتاب الله این زیبا بیان دارد غدیر

تا نخشکد ریشه آئینه ها در باغ صبح

در مسیر تشنگان آب روان دارد غدیر

می ترواد گوهر شیعه از آن وادی هنوز

گوئیا در سینه اسرار نهان دارد غدیر

گر گشوده بال “یاسر” مثل توفان سمت نور

روی نخل سبز دریا آشیان دارد غدیر

محمود تاری - یاسر