صدای هلهله و شادی میهمانان عروسی در فضای خانه پیچیده بود. ریسه های رنگا رنگ، داخل و بیرون خانه چشم هر بیننده و رهگذری را خیره می کرد. صدای میهمانان و شادی اعضای خانواده عروس و داماد شور و حال خاصی به جشن داده بود. همه فامیل، دوستان و آشنایان آمده بودند تا در شادی پسر آقا اسماعیل کاسب سرشناس و مورد احترام اهل محل سهیم باشند.

در آن شب با شکوه آقا اسماعیل در جمع میهمانان، امیر و الهام عروس و داماد را صدا کرد و کلید خانه دوطبقه ای را به عنوان هدیه عروسی به آنها داد. در این میان میهمانان با دیدن این هدیه ارزنده در کمال خوشحالی و شادی، برای سلامتی پدر داماد کف زدند.