بازی دراز، میقات عارفان
- آنجا شهید شیرودی و لشگری به تانک های دشمن تاختند.
- آنجا شاهد نبرد جانانه شهید وزوایی است.
- دراین نقطه منافقین تار و مار شدند.
آری اینجا، «بازی دراز» است و هر قله و هر شیار و هر نقطه اش داستانی پرماجرا دارد.
تنگه «کل داود» و «چهار زبر» شاهد رشادت جوانان این سرزمین در برابر ارتش بعث است که پس از قطعنامه نیز حمله کرد و خیال کرده بود ما بریده ایم و جز خفت و خاری نصیبی نبرد.
سپس نوبت منافقین بود تا در حرکتی احمقانه موجبات پاک شدن زمین از لوث خود را به دست خود فراهم آورند.
سالها از آن ایام می گذرد و آنان که در نبردهای «بازی دراز» شرکت داشته اند، حماسه ها را برای جوانان و آنان که ندیده اند شرح می دهند.
نمی دانم چند نفر آمده اند. شاید هزار نفر شاید هم بیشتر. همه بسیجی و اهل دل. جمعیت انبوه با ترنم دلنشین: «یاد امام و شهدا...» راهی قله های 1100 و 1150 می شوند و کاش کوه ها هم زبان داشتند و اسرار خود را فاش می کردند. شاید هم آنان می گویند و ما گوش...
یاد امام و شهدا
دلو می بره کرب وبلا
و دراین میان چهره جوانان از همه بشاش تر و دیدنی تر است. آنان که با هرگام نه تنها جسم بلکه روح خود را نیز صعود می دهند که به گفته آن عارف شیدا: «عرفان خانقاهش بازی دراز است.»
حیدر جم