آرشیو دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۷، شماره ۱۹۱۹۹
نسل سوم
۱۰

جبر مسلم است تو را دوست داشتن...

از چشم عاشقان جوان آبشارتر

از آبشارهای جوان اشکبارتر

من گریه می کنم و جهان خیس می شود

دریا و ابرو آینه و جویبار، تر

من گریه می کنم که تو از راه می رسی

با چشم های از گل نرگس خمارتر

با میوه های نورس روییده بر تنت

آنها که از انار بهشت آبدارتر

هی می کشی به ناخن ماهت سه تار را

چشمم پلنگ می شود و کوهسارتر

حالاتویی که می وزی از مشرق شکوه

از سبزه و نسیم رهاتر... بهارتر

جبر مسلم است تو را دوست داشتن

عاشق تر آنکسی است، که بی اختیارتر