شادی گمشده

این «شادی» است اما شادی غمگین. سه ساله است که 7 مهر امسال وقتی پائیز آمد گم شده ‎/ مراجع قضایی اداره سرپرستی دادگستری استان تهران او را به شیرخوارگاه آمنه معرفی کردند ‎/ «شادی» هم مثل بقیه بچه ها در سکوت روزهای ابری اشک می ریزد. دل تنگ می شود و دلش برای بابا و مامانش تنگ شده است ‎/

دختر و پسری از شهریار

فاطمه و محمد چهار ساله و سه ساله هستند. آنها را 23 شهریور امسال روبه روی فرمانداری شهریار یافتند ‎/ کلانتری 11 شهریار هر دو را به شیرخوارگاه آمنه معرفی کرد. تا به امروز هم هیچ آشنایی به سراغشان نیامده ‎/ آنها هم چشم به درها دوخته و امیدوارند روزی این درها با دست یک آشنا گشوده شود.

دختر تنها

«آیدا اوستاج» دو ساله است. 21 مرداد امسال مسئولان دادسرای کرج و ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی استان تهران او را به شیرخوارگاه آمنه معرفی کردند. هنوز خیلی کوچولو تر از آن است که معنی دادسرا و خیلی از کلمات را بداند ‎/

اما هر روز تنهاتر می شود ‎/ دلش می خواهد هیچ وقت تنها نماند.