آرشیو پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۷، شماره ۱۹۲۸۴
معارف
۶

جاذبه رفتاری

علی(ع) در راهی با مردی ذمی (نصرانی) همراه گشت. مرد ذمی گفت: قصد کجا را داری ای بنده خدا؟ فرمود: قصد کوفه دارم.

چون مرد ذمی سر دو راهی رسید و به راه خود رفت، امیرالمؤمنین(ع) همراه او گشت، مرد ذمی گفت: مگر تو قصد کوفه نداشتی؟ فرمود: چرا. گفت: از راه کوفه گذشتی، فرمود: می دانم. گفت: اگر می دانی پس چرا همراه من می آیی؟ فرمود از کمال همراهی و رفاقت این است که وقتی انسان از همراهش جدا می شود، اندکی پشت سر او برود. پیغمبر ما(ص) به ما چنین دستور داده است، ذمی گفت: پیغمبر شما چنین گفته است؟ فرمود: آری. ذمی گفت: بخاطر همین کردارهای شریف او بود که مردم پیروش گشتند. من تو را گواه می گیرم که دین تو را پذیرفتم. پس با امیرالمؤمنین(ع) برگشت و چون او را شناخت مسلمان شد.(1)

اصول کافی، ج 2، ص 670