آرشیو یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۸، شماره ۱۹۳۸۵
فرهنگ: مقاومت
۹

مسافر تنها

سفر پیاده جانباز شیمیایی از شلمچه به مشهد مقدس

عباس حمیدسمیعی

هنگام بازگشت از شاهرود در حوالی شریف آباد پاکدشت، نزدیک تهران، جوان پا به سن گذاشته ای را دیدیم، کوله کهنه ای برپشت، چفیه ای بر سر، شلواری رنگ و رو رفته برتن و پوتین های فرسوده یادگار جنگ به پا که بیرقی چهارگوش را بر پشت حمل می کرد.

روی بیرق نوشته شده بود: «از شلمچه تا مشهد»

جلو رفتیم و با او به صحبت نشستیم. گپی دوستانه و خودمانی.

سفره دلش را که باز کردیم گفت از 6 اسفند 87 از شلمچه راه افتاده و قصدش زیارت حرم امام رضا (ع) است. اسمش هم رضاست. رضا نظری بچه خرم آباد. گفت: شیمیایی جنگ است و تا به حال با بیماریهایش مبارزه کرده و فراغی را به دست آورده تا تجدید میثاق کند.

گفت با هم سنگرهایش عهد کرده اگر زنده ماندند این راه را پیاده طی کنند. و فقط اوست که اکنون لقب شهید ندارد!

معمولا این قبیل کارها پرسر و صداست، خبر و گزارش و عکس و اسپانسرهای رنگارنگ...

ما دو هفته پیش او را دیدیم و پارگی پوتین هایش نشان می داد اسپانسر او تنها رفقای شهیدش هستند، المومن غریب.

نمی دانم. شاید حالانزدیک آن حرم نورانی باشد. آقارضا! با پای دل رفته ای، زیارتت قبول. به مولاسلام برسان.