آرشیو شنبه ۲۰ تیر ۱۳۸۸، شماره ۱۹۴۰۷
مدرسه
۹

تقدیم به باغبان گل های ر گال باغبان

فاطمه کشرانی تهران

روستا آن کوچه باغ و سادگی/ روستا یعنی ترانه، زندگی

توی جوی آب، بازی باصفاست/ رنگ و بوی او جدا از شهر ماست

چشمه هایش، شرشر آب زلال/ توی باغش عطر گل های رگال

می روم من بین گلها شادمان/ چون هزاران گل ندارد عطر آن

باغبانش را نمی بینم دگر/ او میانه سال بود و مهربان

می کنم از باغبان باغ یاد/ او که آمد دسته ای گل هدیه داد

او به من داد و به شهر آوردمش/ چند روزی خانه مان خوش عطر بود

خانه مان خوش عطر بود از بوی دست باغبان

باغبان امسال در باغش نبود/ رفته توی باغهای عرشیان/ گل بکارد توی باغ آسمان

باغبان مهربان روح تو شاد/ تا ابد یاد قشنگت زنده باد!

¤ رگال گلی شیپوری و بسیار خوش عطر است که در باغی در روستای زاگون بالاتر از فشم کاشته می شود.