آرشیو یکشنبه ۵ مهر ۱۳۸۸، شماره ۶۸۱۲
سیاسی
۳

من بودم تو نبودی

طنز

در حمله بی جهت و بی سبب نادر قلی که تازه شاه شده بود به هندوستان که هیچ عایدی جز نامگذاری دره ای در هند به نام لعنت برنادر برای ایران نداشت، سرباز رشیدی که یک تنه رزم گروهانی می کرد، نادر- از حسادت یا چیز دیگری که نمی دانم- از او پرسید: سرباز! آن زمان که محمود افغان تا اصفهان تاخت تو کجا بودی؟ سرباز گفت: من بودم تو نبودی

برداشتها

الف: گروه1 +5 از ایران برای مذاکره بدون پیش شرط با حضور آمریکا دعوت کرد.

ب: پیچ از چ‘ به راست: وقتی به جای مذاکره، گفتگوی تمدنها را مطرح می کنیم میشه تعلیق و پلمب تاسیسات و عقب افتادگی و نابودی سرمایه و منافع ملی

ج: پیچ ازراست به چ‘: با غنی سازی و ساخت چند هزار سانتریفیوژ بیشتر اسم در کردیم یا با نامگذاری سال2001 به عنوان سال گفتگوی تمدنها.

د: صاف به همراه باد: فرمانده هر کی باشه ما همیشه گماشته بودیم بزم رو به رزم ترجیح میدیم

برنداشتها

گفتگو فقط در عرصه برابر امکان پذیر است، برابری عرصه فقط با دارا بودن قدرت به وجود می آید.