آرشیو یکشنبه ۵ مهر ۱۳۸۸، شماره ۶۸۱۲
اندیشه
۱۸

لزوم توزیع عادلانه منابع در جامعه

جان هافمن مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی

واژه عدالت فقط به معنای خیر یا فضیلت نیست؛ بلکه اعطای حق هر کسی به وی را نیز در بر می گیرد. از این رو در صورتی که قرار است افراد، به طور عادلانه ای مجازات گردند، بایستی از طریق رویه های شفاف و قابل قبولی، مقصر بودن آنها تعیین شود، و مجازات ها نیز باید یکسان بوده، و این کیفر دادن نیز بایستی متناسب با جرم های انجام گرفته باشد.

مشکل انگاره کیفری فوق از عدالت این است که چنین مجازات هایی به دشواری می توانند تعارض منافع را درجامعه و بین افراد حل و فصل نمایند. می توان استدلال کرد که عدالت، حاکی از تکامل نیز هست، از این رو مسئله نحوه اعطای حقوق افراد به آنان به چگونگی پرورش آنان در چارچوب محیطی خاص نیز بستگی دارد.

انگاره های پیشا مدرن از عدالت، بازار را فی نفسه مشکل ساز پنداشته و به نفع قیمت منصفانه استدلال می کردند؛ یعنی مبادله ای که موقعیت اجتماعی طرفین مبادله را نیز در نظر می گرفت. این انگاره به مفهوم عدالت اجتماعی مرتبط می گشت - یعنی این مسئله که توزیع منابع باید منصفانه باشد.

در این مورد حامیان عدالت اجتماعی، درباره اینکه آیا ملاک توزیع بر استحقاق و شایستگی، یا نیاز مبتنی است با هم اختلاف نظر پیدا می کنند. ازاین رهگذر، نیاز مزبور باید به گونه ای تعریف شود که احتیاجات بیولوژیک و تکاملی افراد جامعه را لحاظ نماید. به همین منوال در مورد استحقاق و شایستگی نیز باید گفت در صورتی که به طور جدی مد نظر قرار گیرند می توانند معیارهای با ارزشی به شمار آیند. در اینجا باید پرسید که آیا می توان گفت فردی که ثروت هنگفتی را به ارث می برد شایسته آن نیز هست، حتی اگر از اقبال بلند وی باشد که در یک خانواده خاصی به دنیا آمده است؟

نظریه پردازانی که بازار را به مثابه مکانیسم اصلی توزیع می پندارند، ایده عدالت اجتماعی را به طور کامل رد می کنند. ولی باید استدلال کرد که نابرابری بیش از حد نیز روابط اجتماعی را تخریب می کند، و از این رو یک جامعه عادلانه بایستی توزیع حساب شده منابع خود را مورد توجه قرار دهد.

منبع:

Pp 87. 2007، Edinburgh University Press، Edinburgh: A Glossary of Political Theory، John Hoffman،