آرشیو سه‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۸، شماره ۴۳۸۷
حوادث
۲۶

سرنوشت شوم زن فراری در خانه مرد رمال

گروه حوادث زن جوان که در پی طلاق، از خانه پدری گریخته بود 5 سال در اسارت یک رمال معتاد بود.

به گزارش خبرنگار جنایی ما، اواسط سال 83 زوج میانسالی به اداره پلیس آگاهی تهران رفته و برای یافتن دخترشان کمک خواستند. پدر و مادر سحر – 18 ساله – اظهار داشتند: دخترمان چند ماه قبل به رغم مخالفت های ما، با پسر مورد علاقه اش ازدواج کرد اما زندگی مشترکشان چند ماه بیشتر دوام نیافت و دخترم به دلیل اختلاف های شدید، از همسرش جدا شد و به خانه ما برگشت.

اما اخلاق و رفتار سحر بشدت تغییر کرده و تندخو شده بود. یک روز هم بی خبر از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. وقتی از پیدا کردن او ناامید شدیم ناچار به پلیس مراجعه کردیم.

پس از شکایت زوج میانسال، رسیدگی به پرونده آغاز شد. اما تحقیقات به بن بست رسید تا این که با گذشت پنج سال از ماجرا سرانجام کارآگاهان دریافتند سحر در خانه یک رمال موادفروش حوالی خیابان نواب زندگی می کند. پس از چند روز تعقیب و مراقبت نامحسوس کارآگاهان با دریافت دستور قضایی وارد خانه شده و دختر جوان و مرد رمال را دستگیر کردند.

سحر وقتی مقابل قاضی خاکی از شعبه سوم دادیاری دادسرای جنایی تهران ایستاد گفت: 5 سال قبل به خاطر مشکلات خانوادگی از خانه فرار کردم و خیلی زود با مجید 50 ساله آشنا شدم. او که ابتدا خود را فردی بانفوذ معرفی می کرد از من خواستگاری کرد اما وقتی به عقد موقتش درآمده و به خانه اش رفتم متوجه شدم از راه رمالی، جادوگری و خرید و فروش مواد مخدر امرار معاش می کند. ضمن این که با زنان و دختران زیادی هم ارتباط داشت. به همین خاطر تصمیم به جدایی گرفتم اما مجید که مدعی بود عاشقانه دوستم دارد کم کم مرا هم به مواد آلوده کرد و گرفتار شدم. وقتی به خودم آمدم که حسابی معتاد شده و برای تامین مواد مجبور بودم در خانه اش بمانم.

قاضی پس از شنیدن اظهارات سحر به تحقیق و بازجویی از مجید پرداخت اما وی با انکار ادعاهای زن جوان گفت: او به میل خودش در خانه ام ماند و از قبل هم اعتیاد داشت. من نیز هیچ نقشی در اعتیادش نداشتم. این مرد تبهکار بازداشت شد.