به یاد شهید «فتح الله ایوبی»
دل در گرو یار به دیدار شتافت
شهید «فتح الله ایوبی» در خوراسگان در خانه ای چشم گشود که مشکلات و پستی و بلندی روزگار بر آن سایه افکنده بود اما نور و بوی الهی از آن به مشام می رسید؛ بوی عشق و معرفت قرآن که فتح الله از آن فیض می برد. با زیارت عاشورا در طلوع سحرگاهان انس داشت و تشنه الفت با ائمه(ع) بود. مهمان نوازی می نمود و عاشق پدر و مادر بیمارش بود و زیر بال و پر مهربانی خود آنان را می نواخت. باهوش و پشتکار و علاقه فراوان تا مقطع سیکل تحصیل کرد اما به علت مشغله کاری ترک تحصیل نمود. در نوجوانی در کارخانه ریسندگی و بافندگی و در جوانی به جوشکاری پرداخت.دستان مبارکش، علی گونه دستگیر مستمندان بود و با خمس و زکات تیمارداری آنان را می نمود. در مواقع فراغت به مطالعه کتب علمی، مذهبی و هنری و ادبی از جمله بوستان و گلستان می پرداخت و با مجله مکتب اسلام نیز همکاری می کرد.آن هنگام که خفتگان بیدار گشتند و برای درهم کوبیدن حکومت پهلوی با یکدیگر هم صدایی نمودند، به خیل تظاهرات مردمی پیوست و در بیداریهای شبانه و فعالیت های انقلابی خود، درفش آزادگی را به دست گرفت و حتی در یکی از راهپیمایی ها دستگیر شد و توسط ساواکیان مورد شکنجه قرار گرفت. وی همه اینها را به خاطر عشق به امام و برای به ثمر رساندن انقلاب لازم می دانست. بعد از برآورده شدن آرزوی چندین ساله عاشقان و طلوع فجر آزادگی، با یورش متجاوزان بعثی به سرزمین نور، با بسیجیان همنوایی نمود و غیرتمندانه به مقابله با دشمنان پرداخت؛ تا اینکه در تاریخ 10/2/61 در صحرای آتشین خرمشهر در عملیات بیت المقدس بعد از یک ماه ایثار و مردانگی، بر اثر اصابت ترکش و قطع دست چون عباس حسین(ع)، جام یاقوتین شهادت را سر کشید و به آرزوی دیرینه خویش رسید.