آرشیو پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۹، شماره ۴۴۷۲
صفحه آخر
۲۸

سلوک باران

محمدرضا رنجبر

پوست بعضی از میوه ها خاصیت دارد اما هرگز خاصیت خود آن میوه را ندارد. تازه همان خاصیتش هم از همان میوه است. و حکایت واژه ها و الفاظ قرآنی نسبت به معنا و مفهوم آن، همان حکایت پوست و میوه است. خواندن واژه ها و الفاظ هزار البته که سودمند و مفید بوده و ثمربخش است، اما واژه ها کجا و معانی آنها کجا. کسی که ماه مبارک رمضان رحل را پیش رو گذاشته و قرآن را بر آن نهاده و تنها به مرور و خواندن واژه ها بسنده می کند همچون کسی است که بشقابی از پوست میوه پیش رو دارد و مصرف می کند. و به راستی که پوست کجا و مغز کجا؟ لفظ کجا و معنا کجا؟ پوست میوه و خود میوه چیزی شبیه پوست گوسفند و گوشت آن است. با گوشت است که انسان می تواند تغذیه کرده و رشد کرده و نیازهای بدن را تامین و تضمین نموده و انرژی و نیرو بگیرد، اما با پوست نه! البته پوست منفعت های بسیار خود را دارد، با پوست می توان دف و طبل ساخت و از آنها صداهایی خوش و طرب انگیز پدید آورد اما این ها همه گوش را نوازش می دهند بی آنکه برای جان و دل رشدی در پی داشته باشند و الفاظ قرآن چیزی شبیه همان پوست خواهند بود که البته می توان با آنها نغمه هایی دلنشین و آهنگ هایی خوش پدید آورد.