آرشیو یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۹، شماره ۱۱۸۹
صفحه اول
۱

روباه، المپیک و گوساله

در اینکه روباه در عین عاقل و حیله گر بودن حیوان زیبایی است تردیدی نیست و اگر دقت کنیم حیوانی دوست داشتنی نیز است- همانند دیگر حیوانات- و در اینکه گوساله هم حیوان آرامی است و از سر تا پایش برای انسان مفید است شکی نمی توان کرد. از وقتی انسان ها با این جانوران آمیخته اند نام آنان به بدی یاد شده است. چنانکه روباه پیر بدنام به آدم های سیاستمدار انگلستان اطلاق شده و آدم های قوم بنی اسراییل که گوساله پرست شدند در ضلالت سرآمد تاریخ شدند و این ستم و اهانتی بزرگ بر این دو حیوان دوست داشتنی است.

آیا پیامبری که هدف بعثت اش را تکمیل مکارم اخلاق می داند، می تواند قانونی برخلاف اخلاق بیاورد؟ مسلم است که این گونه نیست. ما بر این عقیده ایم که تمام احکام اسلام در بستر عدالت اجتماعی و اخلاق شکل گرفته است. به جرات می توان گفت هر قانون خلاف عدالت اجتماعی و اخلاق، حکم اسلام نیست. به باور ما اخلاق دینی، موثر ترین، بهترین و کامل ترین نوع اخلاق است. هیچ تردیدی نیست که اخلاق از مذهب تاثیر گرفته و آن را پشتوانه خود قرار داده است. پشتوانه ای که از دست دادن آن برای اخلاق بسی سخت و ناگوار خواهد بود. بدیهی است آنجا که از حقوق اسلام سخن می گوییم، مقصود از اخلاق، اخلاق دینی است که ملهم از سیره نظری و عملی پیامبر (ص) است. این اخلاق از ویژگی های مطلق بودن و ضمانت اجرایی بالایی برخوردار است. در این میان باید به نسبت میان «فقه» و «اخلاق» نیز در اسلام اشاره ای داشت. قلمرو فقه به مراتب از اخلاق وسیع تر است؛ زیرا فقه تکالیف افراد را در ابعاد مختلف بیان می کند؛ ولی اخلاق، رفتار فرد را از نظر فساد یا فضیلت و رذیلت آن مورد بررسی قرار می دهد. البته، موضوع هر دو رفتار انسان است. فقه رفتاری را مورد توجه قرار می دهد که برای انجام یا ترک آن دستوری رسیده باشد؛ اما در اخلاق، رفتاری مورد توجه است که بار ارزشی داشته باشد. با این وجود، احکام فقهی و احکام اخلاقی در ثابت و متغیر بودن، با هم شباهت دارند. پس، همان گونه که موضوع فقه، رفتار فرد و در نهایت اصلاح فرد و جامعه است، موضوع اخلاق هم می تواند رفتار فرد و در نهایت اصلاح جامعه باشد.

*متن پیاده شده از سخنان آیت الله موسوی بجنوردی