خوب و بد بودن آدم ها به شخصیت وجودی آنها بر می گردد. هر فردی که در جامعه زندگی می کند رفتارهایی از خود نشان می دهد که گاهی دور از فرهنگ های اجتماعی است. به عنوان نمونه برخورد فروشندگان با مشتریان، برخورد رانندگان تاکسی، اتوبوس و یا... همه می تواند خوب باشد، اما بارها شاهد برخوردهای دور از شان بوده و هستیم که درخور جامعه ما نیست. به نظر می رسد برخی از مردم در رفتارهایشان سلیقه ای عمل می کنند. وقتی خسته از کار روزانه سوار تاکسی می شوید در برابر واکنش تند برخی رانندگان درباره نرخ کرایه یا نحوه پیاده و سوار شدن نمی توانید درست تصمیم بگیرید چون آستانه تحمل آدم ها بستگی به اتفاقات روزانه آنها دارد و گاه همین عوامل تنش های دور از انتظار به وجود می آورد.

بارها شاهد درگیری لفظی بین خریداران با فروشندگان بوده و هستیم. برخی از فروشندگان برای جواب دادن به مشتریان حاضر نیستند اندکی وقت هزینه کنند و پاسخگویی به آنها از حوصله شان خارج است. در حالی که فروش یک محصول نیاز به وقت و انرژی بیشتری دارد و معمولا خریداران از گروه های مختلف مردم هستند که هر کدام با رفتارهای خاص خود به دنبال خرید می روند. به نظر می رسد برای اصلاح رفتارهای اجتماعی نیاز به فرهنگ سازی بیشتری است. یکی از مسائلی که در این زمینه می تواند تاثیرگذار باشد این که، خانواده ها می توانند در تربیت کودکان خود اهتمام بیشتری به خرج دهند تا فردا روز و پس از ورود همین کودکان به جامعه شاهد برخوردهای بجا و صحیح از آنها در جامعه باشیم و در مجموع به دورنگری افراد به مسائل روز و چگونگی برخورد آنها در برابر مشکلات بیندیشیم.اغلب ما همیشه بر این باوریم که حق با ماست و براساس همین ذهنیت ساخته شده در برابر عوامل به وجود آمده واکنش نشان می دهیم. اگر گاهی حق را به دیگران داده و کمی هم خود را مقصر بدانیم بسیاری از مشکلات و مسائل به راحتی رفع و آثار سوء در جامعه برطرف می شود.