آرشیو سه‌شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۰، شماره ۱۹۹۴۴
معارف
۶

اطاعت از امام (حکایت خوبان)

امام موسی بن جعفر(ع) طی نامه ای به علی بن یقطین امر فرمودند که تو از این به بعد این طور وضو بگیر: صورتت را بشوی، دست ها را از سر انگشت ها تا مرفق بشوی، بعد تمام سر را و ظاهر و باطن گوش ها را مسح کن، بعد پاها را هم بشوی.

علی بن یقطین نامه را که خواند تعجب کرد که این دستور وضوی سنی است! وضوی مسلمان شیعه به این کیفیت نیست. ولی گفت: من وظیفه ای جز تبعیت از دستور امام ندارم و باید به همین کیفیت وضو بگیرم. مدتی گذشت تا اینکه دشمنان علی بن یقطین از او نزد هارون سعایت کردند و به او گفتند:این علی بن یقطین که نزد شما این قدر قرب و منزلت دارد رافضی و از دوستان موسی بن جعفر است و در خفا برای روی کار آمدن او فعالیت دارد. او گفت: من که هیچ نقصی در او ندیده ام و باور نمی کنم. عاقبت گفتند: در وضو او را امتحان کن! (چون یک اختلاف روشنی که سنی با شیعه دارد در وضو است) در خلوت مراقب او باش و ببین چطور وضو می گیرد. علی بن یقطین نیز عادت داشت که در جای خلوت وضو بگیرد و نماز بخواند. یک روز هارون او را به بهانه اینکه کار لازمی دارم در کاخ، نزد خود نگه داشت. موقع نماز که شد او به جای خلوتی رفت تا وضو بگیرد. هارون از جایی که او نبیند مراقبش بود اما دید او برخلاف گفته سعایت کنندگان به همان کیفیت اهل تسنن وضو گرفت نه به روش رافضیان. دیگر از شدت خوشحالی نتوانست خودش را نگه دارد. از مخفی گاه بیرون آمد و گفت: به خدا قسم، دیگر حرف کسی را درباره ات قبول نمی کنم، دروغ می گفتند که تو رافضی هستی، من معتقد شدم که مرد صادق و امینی هستی و هر کس درباره ات حرفی بزند دیگر باور نخواهم کرد. چند روز دیگر از طرف امام(ع) نامه آمد که از این به بعد به همان کیفیت سابق خود وضو بگیر که محذور برطرف شد.(1)

1-صفیرهدایت6،توبه، آیت الله ضیاءآبادی