آرشیو یکشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۰، شماره ۷۳۴۳
فرهنگی
۱۹

زمزمه

محراب خونین

در خانه مولانیست، یک خاطر شاد امشب

آن قامت همچون سرو، از پای فتاد امشب

بر فرق سر عالم، خاک غم و ماتم ریخت

از ضربت شمشیر فرزند مراد امشب

در کوفه زخم آلود، هر جا که یتیمی بود

باری ز غم و حسرت، بر دوش نهاد امشب

دل ها همه محزون است، هر دیده پر از خون است

این محنت عظما را بر کوفه که داد امشب؟

محراب علی از خون، رنگین شده واویلا

در سوگ علی چشمی، بی اشک مباد امشب

جواد محدثی

در محضر خدا

از غربتت اگر چه سخن هاست یا علی

دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی

گویی هنوز دامن محراب کوفه را

آثار خون ز فرق تو پیداست یا علی

آثار سجده، زخم جبین، روی غرق خون

در محضر خدات چه زیباست یا علی

گرچه شکافت فرق تو در صبحگاه قدر

هر شب برای تو شب احیاست یا علی

شمشیر دید عازم وصل خدا شدی

روی تو را به خون تو آراست یا علی

دنیا چه پست بود که مثل تو را نخواست

از تو برید و غیر تو را خواست یا علی

کوفه پس از شهادت تو گشته متحد

بر کشتن حسین، مهیاست یا علی

«میثم» گرفته دست توسل به سوی تو

او تشنه و نگاه تو دریاست یا علی

غلامرضا سازگار (میثم)