آرشیو سه‌شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰، شماره ۳۲۳۶
صفحه آخر
۲۴
حاشیه خبر

حاتمی کیا: می ترسم شرمنده خانواده شهدا باشم

علی محزون

ابراهیم حاتمی کیا، فیلمساز محبوبی است و این را می توان از حجم زیاد اظهار نظرها، گفته ها و خبرهای فراوان پیرامون او متوجه شد، حتی وقتی که محمدرضا شهیدی فر می خواهد از او تعریف کند، می گوید: «نمی شود ابراهیم حاتمی کیا را دوست نداشت!»

حاتمی کیا در شب تولد 50سالگی اش رو به روی محمدرضا شهیدی فر قرار گرفته بود تا در برنامه پارک ملت از سینمای دفاع مقدس بگوید؛ سینمایی که حالاسال هاست نامش تنها با نام چند کارگردان از جمله خود او گره خورده است؛ سینمایی که به طرز غریبی در حال عقب نشینی است.

این فیلمساز بعد از آن که تاکید می کند اگر جنگ نبود، فکر نمی کرد به سینما می آمد، به تلخی گلایه هایش را از این نوع سینما بیان می کند او که از ناگفته های بسیار سینمای جنگ غصه دار است، می گوید: «وقتی من می شوم بزرگ سینمای جنگ، می فهمم که هیچ چیز از جنگ نگفته ایم، به خدا از این جنگ خیلی حرف می شود زد.»

او دوباره حرف های همیشگی اش را در رابطه با سینمای جنگ تکرار می کند، اما این بار به گفته خودش کمی خسته تر اما حرف همان است. تاکید می کند: «عقب نشینی در سینمای جنگ، عقب نشینی غریبی است، مثل عقب نشینی در فاو و مجنون است. الان هم در بدترین شکل ممکن است.»

حاتمی کیا در رابطه با نوع فیلمسازی اش، وضعیت سینمای دفاع مقدس و مشکلات فراوانی که هیچگاه در این عرصه حل نشده است به صراحت حرف می زند و می گوید که فیلم ساختن سفارشی را نمی فهمد، باید موضوع در او ته نشین شود تا فیلمش را بسازد و می افزاید که برای ساخت و نمایش تک تک 17 فیلمی که تاکنون کارگردانی کرده، جنگیده است.

حاتمی کیا زمانی که از برخی گلایه های خانواده شهدا و دست های خالی خود سخن می گوید، اشک در چشمانش حلقه می زند و با بغض می گوید: «می ترسم از روزی که سرم را زمین بگذارم و شرمنده خانواده شهدا باشم. اینها رفتند و تنها دغدغه من این است که نتوانم سرم را جلویشان بلند کنم.» او در پایان با اشاره به این که جشنواره های خارجی، سینمای ما را از رمق انداخته است،دعا می کند: خدا، محبت موکت قرمز را از دل ما بیرون کند.