آرشیو یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۰، شماره ۲۰۰۷۲
ادب و هنر
۱۰

حیدر...

نصرت الله بیگی درباغی

هستند محبان علی پیر و جوان گل

حیدر طلبانند به هر جای جهان گل

ترک و عرب و کرد و بلوچ و عجم و لر

با هر روش و گویش و هر شکل و زبان گل

آنان که جوی مهرعلی در دلشان هست

باشند در اقصای جهان خرد و کلان گل

لبنان و عراق و یمن و یثرب و کابل

ایرانی فرهیخته در طول زمان گل

تبریزی و تهرانی و کاشی و اراکی

کرمانی و اهوازی و اهل همدان گل

صنعت گر سمنان و هنرمند صفاهان

قناد خراسانی و دهقان مغان گل

هرچند بود موسم گل فصل بهاران

دلهای ولایی به بهار و به خزان گل

از طفل صغیری که دهد بوی ولایت

تا شیخ کبیر علوی نام و نشان گل

آن را که بود ذکر علی ورد زبان هست

دندان و لب و حنجره و نای و دهان گل

در خشکی و دریا و فضا حیدریان را

راننده گل است و ملوان و خلبان گل

سرباز صف آرای سرافراز علی راست

سیما و سر وسینه و دست و دل و جان گل

یک باغ گل است آنکه به هنگام اذان شد

با نام علی از نفسش عطرفشان گل

در باغ به یمن نفس شاه ولایت

روید ز سر شوق کران تا به کران گل

بر تربت گلگون شهیدان ره عشق

ریزد ز فلک دست ملک با هیجان گل

با اینهمه گل شبهه در این نیست که هستند

سادات بنی فاطمه بیش از دگران گل

تا جلوه نماید به گلستان گل نرگس

چشم و دل و افکار همه منتظران گل

بیگی دل یاران علی باغ بهشت است

در سایه این باغ زمین است و زمان گل