آرشیو شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۰، شماره ۳۲۹۵
حوادث
۲۰
مکث

با این اسلحه ها و این مجوزها چه کنیم؟

مریم خباز

مجوز حمل سلاح در یک دست و فیش پرداختی به حساب محیط زیست در دست دیگر، 2 قطعه عکس و یک برگ کپی شناسنامه هم که به این دو سنجاق کنی مجوز شکار را خواهی گرفت؛ به همین سادگی. حالاتو یک شکارچی مجازی، کسی که مجاز است با پرداخت 5500 تومان خرگوش ها را از دم گلوله بگذراند و با دادن10 تا 15 هزار تومان قمری ها و سارها و سهره های طلایی را.

این مجوزهای شکار را سازمان حفاظت محیط زیست به مردم می دهد و حالاقصد تغییر این روند را دارند و خودشان منتقد سادگی صدور مجوز شکار شده اند.

حالااین سلاح ها و سلاح های جدیدی که هر روز مجوز حمل می گیرند، برای طبیعت و حیواناتش دردسر شده اند تا آنجا که سازمان محیط زیست با دنبال کردن سیاست به حداکثر رساندن صدور پروانه شکار، قصد ترمیم این کاستی ها را دارد.

دوستداران طبیعت البته خود محیط زیستی ها را مقصر گرمی بازار شکار در ایران می دانند، اتهامی که تا حد زیادی درست است و گویای سیاست های غلطی است که تا به حال به شکار به عنوان راهی برای متعادل کردن جمعیت وحوش و البته راهی برای کسب درآمد نگاه کرده است.

اما باید پذیرفت که طبیعت ایران دیگر مثل 100 سال پیش ظرفیت شکار ندارد، حالاگونه های زیادی از حیوانات ایرانی در معرض انقراضند و آنهایی هم که جمعیت قابل توجهی دارند هیچ تضمینی نیست که به واسطه تخریب زیستگاه در آینده ای نه چندان دور راه انقراض را در پیش نگیرند.

پس تا دیر نشده باید چاره ای برای محدودکردن شکار اندیشید و مهمتر از آن راهی برای تغییراین فکر که هر کس که مجوز حمل سلاح دارد باید مجوز شکار هم بگیرد، پیدا کرد و دانست که حتی اگر شکارهای قانونی را محدود کنیم، باز آنقدر شکارچی های غیرمجاز داریم که زندگی وحوش را به خطر بیندازند.