شیپورچیمون می گفت یه سری زدم به بعضی لیست هایی که تا امروز تونستن به اجماع برسن و نگاهی گذرا به اسامی انداختم و میانگین سن و سالشون رو حساب کردم. خیلی جالب بود که برخی از این حضرات، انگار سال هاست توی مجلس به نمایندگی مشغولند! - تو دلم گفتم شاید به همین خاطره که ادبیات اینا رو کسی نمی فهمه! درست مثل قصه سکه های اصحاب کهف! البته منابع خبری شیپورچی کلی گیج شدن که این لیست ها برای کدوم مجلسه؟! مجلس مشروطه! مجلس ملی! مجلس اول و یا...!

بی اختیار به یاد جنابان باستان گرا افتادم که چطور با بی رحمی، این قسمت از تاریخ مملکت رو مهجور گذاشتن و هیچ اعتنایی بهش ندارند! آخه بی مروت ردیف اعتباری!، بودجه مرمتی!، صغر سنی... یعنی هیچی؟ !

بعدش یه راه حل اقتصادی به نظرم رسید که فکر کردم حتما با سازمان میراث فرهنگی باید در میون بذارم و اون هم اینه که این سازمان می تونه از این به بعد یه باجه بزنه و از محل دیدار مردم با این عالی جنابان درآمد کسب کنه! البته اگر بعدا نگن لیدر جریان انحرافی برنامه داشته که عتیقه ها رو بفرسته مجلس!

آخ که واقعا خریدن بلیت و دیدن بعضی ها که زنده زنده جلوت راه میرن چه کیفی داره!

و از اون هم بیشتر، حرف زدن با بعضی ها با اون افکار و عقاید خاص، چقدر می تونه لذت بخش باشه و آدم رو به عمق تاریخ و حتی ماقبل تاریخ و دوران پارینه سنگی یا حتی عهد ژوراسیک ببره!

یکی دیگه هم پیشنهاد داد تیم فوتبال پیشکسوتان تشکیل بشه با اسم مجلس بدون انحراف!

واقعا حیفه که دست اندر کاران عرصه تاریخ و فرهنگ به این قسمت تاریخ که اتفاقا از باستانی ترین

قسمت هاشه بی اعتنا بمونن!