آرشیو سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۱، شماره ۱۵۱۲
سینمای ایران
۱۱

واقعیت تلخ

حسین زمان
انتخاب: گاو

فیلم «گاو» اولین اثر سینمای ایرانی است که توجه فیلمساز از سازش قصه و تصویر برای راضی نگه داشتن تماشاچی به ارایه یک واقعیت تلخ در قالب قصه ای که در بدو امر به هیچ وجه سینمایی به نظر نمی رسد، معطوف شده بود. باید گفت تمام توفیق فیلم بر محور قصه اش قرار داشت و تمام هنر مهرجویی در شکل دادن بر این قصه و به سینما کشیدن آن بود. هنر بزرگ فیلمساز در قسمت مهمی از فیلم گاو به تصویر درآوردن قصه و رام کردن این تصویر از لحاظ دید تماشاچی بود. قسمت هایی که تصویر با حرکت کند، نقاط مشخصی از فیلم را بیشتر تاکید می کرد و این نقاط مشخص با دانایی و سلیقه با هم تداعی غم انگیزی می یافتند. به گودال انداختن گاو و سقوط مشد حسن آنقدر حساب شده پرداخت شده بود که بیننده تنها فرم بیان را در خدمت قصه می یافت، نه هنرنمایی فیلمساز را برای به رخ کشیدن این فرم در تصویر.

مهرجویی از سینماگرانی است که چه پیش و چه پس از انقلاب جزو فیلمسازان خوب و مطرح سینمای ایران بوده است. او بی شک در زمره کارگردان هایی قرار دارد که برای دیدن فیلم های او باید زمان گذاشت. در مجموع آثار مهرجویی به واسطه مسایلی با نشانه گذاری و تکرار نشانه ها قابل پیگیری است. تک تک فیلم ها همچون حلقه های یک زنجیره درهم تنیده شده اند. در مجموع این فیلم ها همواره انسان هایی را می بینیم که بر بستر مناسبات زندگی اجتماعی و روابط انسانی حاصل از مدنیت، با چالش هایی مواجه شده اند که بر مبنای همین چالش ها مخاطب را با نظرات مختلف از بینش های متفاوت نسبت به انسان و انسانیت روبه رو می کند. فیلمساز ضمن وفاداری به موضوع، که همان انسان سرگشته در مناسبات اجتماعی و معلق در موقعیت خویش است. خود من از علاقه مندان فیلم های مهرجویی از جمله آقای هالو، گاو، لیلاو سنتوری هستم. من همیشه قبول داشته ام که رسالت هنر مند این است که از دنیای اطرافش شناخت داشته باشد و واقعیات زشت و زیبای جامعه را توسط کار خود عرضه کند. اگر هنرمند به این رسالت خود توجه داشته باشد، صرف نظر از گیشه ای بودن یا نبودن فیلم این مهم است که چه اثری و چگونه خلق می کند و این رسالتی است که کارگردانانی همچون مهرجویی به خوبی به آن واقف بوده اند.