آرشیو پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱، شماره ۲۴۳۰
حادثه
۱۲

مادر 16 ساله و پیشگیری از به وجودآمدن مجرمان بالقوه

سینا قنبرپور

از ظاهرش می شد فهمید سنی ندارد. گفتند دو سه هفته یی بیشتر به زایمانش نمانده است. وقتی گفتند 16 ساله است و نزدیک 8 ماه است که باردار، دیگر نتوانستم تعجبم را پنهان کنم. دخترک باید می رفت سونوگرافی، چون پدر بچه مدتی قبل کلی پرخاش کرده و ضربه یی هم به شکم او زده بود. دکتر احتمال داده دست جنین آسیب دیده باشد. حالااو آمده بود تا نامه بگیرد و برود جایی تا زودتر سونوگرافی شود. نه پول سونوگرافی را داشت و نه جاهایی که خدماتی به اقشار ضعیف جامعه می دهند را می شناخت و حالاحالاها باید در نوبت آزمایش سونوگرافی صبر می کرد. مادرش یعنی مادربزرگ جنین اینجا می آید تا متادون درمانی کند. او گفته بود دخترش بیاید تا بلکه مدیران «خانه خورشید» از آشناهایی که سراغ دارند جایی را معرفی کنند بلکه زودتر سونوگرافی انجام شود. پرسیدند پس پدر بچه کجاست که حاضر نیست کمک کند؟ دخترک سرش را انداخت پایین و گفت: ما را گذاشت و رفت. هیچ خبری از او نداریم.

لحظه یی سکوت همه جا را فرا گرفت.

سوال های بسیاری جریان گرفته بود در ذهنم. این بچه به دنیا بیاید چه کسی خرجش را می دهد؟ این مادر که خودش بچه است، مادربزرگش هم که گرفتار اعتیاد، اگر بچه دنیا بیاید نزد آنها چه سرنوشتی خواهد یافت؟

اگر بچه بر سر آن ضربه به شکم دخترک ناقص شده باشد، چه باید کرد؟ در آن صورت چه کسی از این بچه ناقص حمایت خواهد کرد؟

به یاد جمله یی از کتابی که یک اقتصاددان نوشته افتادم. در آن نوشته شده بود برای پیشگیری از جرم باید به فکر مجرمان بالقوه بود. این بچه با این شرایطی که قرار است در آن به دنیا بیاید خواه ناخواه یک مجرم بالقوه است. در خانواده یی فقیر و ناتوان، بدون آنکه پدرش بالای سرش باشد. مادری غیرتوانمند و بچه سال در این شهر پرهیاهو و پر آسیب چگونه فرزندی تربیت خواهد کرد؟

در بند چهارم اصل 156 قانون اساسی وظیفه پیشگیری از جرم برعهده قوه قضاییه است. آیا بهتر نیست برای پیشگیری از جرم از به وجود آمدن فضایی که در آن مجرمان بالقوه به وجود می آیند، جلوگیری کند؟