آرشیو یکشنبه ۱۵ امرداد ۱۳۹۱، شماره ۲۴۶۱
صفحه آخر
۱۶
منظر

حقیقت: گمشده ادبیات دینی

مهدی کاموس

ادبیات دینی فارغ از محتوا و قالب ادبیاتی است که بر اساس تفکر دینی تولید می شود و تفکر دینی نیز تفکری است که وحی را پذیرفته است و قبول دارد که در دنیای کنونی در کنار علم و تجربه، چیزی به عنوان وحی نیز مورد نیاز است. ادبیات حاصل از این تفکر نیز ادبیاتی است که با زبان موثر این موضوع را به مخاطب ارائه می دهد. در حوزه دین با سه موضوع حقیقت، طریقت و احکام مواجه هستیم و به نظر من گمشده ادبیات دینی ما حقیقت به ویژه در حوزه توحید است. ما در دهه های 60 و 70 بر اساس اعتقادات مان آثاری خلق می کردیم که توحید و حقیقت دینی در آن موج می زد، اما این سال ها نبود این موضوع در ادبیات دینی ما به مشکل اصلی ما مبدل شده است. آنچه به این مساله دامن می زند، در نگاه اول تربیت، مدیریت و پرورش هنرمندانی است که می توانند این آثار را خلق کنند. مگر یک نویسنده دینی از کجا پدید می آید؟ او یک محیط مناسب برای رشد می خواهد و به محیط و لوازم مناسب برای رشد خود نیاز دارد. ادبیات دینی ما در دوران حاضر شدیدا تحت تاثیر تجربه گرایی است. ادبیات داستانی در دهه های پایانی قرن گذشته به شدت به سمت تجربه گرایی و انگاره سازی دینی روی آورد و در همین شرایط است که کسی مانند هاوارد فاوست هم داستان دینی می نویسد و حتی در آثار جویس و فاکنر هم می شود مولفه های دین را دید. در دهه های اخیر هم ادبیات عرفانی وارداتی مثل آثار پائولو کوئیلو ما را به خود مشغول کرده است و در نهایت آنچه رخ داد، این بود که مفاهیم عرفانی و دینی اصیل ما با مجرایی غیر از مجرای حقیقی آن به مخاطب ارائه شد.|مهر |