آرشیو یکشنبه ۵‌شهریور ۱۳۹۱، شماره ۲۴۷۷
ورزش
۱۵

کوه موش زایید!

شهرام وزیری

پرسپولیس رویانیان باخت، استقلال فتح الله زاده باخت، ژوزه مانوئل روی این نیمکت باخت و قلعه نویی روی آن نیمکت باخت، آن میلیاردرها هم چه بی توپ و چه با توپ باختند و «سیما» جان هم زورش به تصویررسانی نرسید و کم نباخت تا همه بازنده باشند!

ماند من و من های بسیار در کنج امن خانه ها تا در این 90 دقیقه کذا همچون بسیاری از 90 دقیقه هایی که مدام می بازیم و باز می بازیم، بنشینیم پای دامنه کوه داربی تا برایمان بغرد و دو تا موش قرمز و آبی بزاید!

دو تا موش بی حال...، دو تا موش گربه ندیده بی رمق تا در میدانی پر از تملق و تلون و تعفن برای دلخوشکنک ما ملت فوتبال زده دم تکان دهند و رقصی چنین میانه میدانش کنند!

تکلیف متملقش که در بیرون میدان و متلونش در درون میدان معلوم است، می ماند تکلیف تعفنش که همان حاشیه نشینان میدانش باشند، همان آشغال های آشغال پرانی که بوی تعفن شان بدجوری میدان ها را برداشته و بوی گندشان از سر آنتن سیماجان خانه من تو را!

اما... اما میان این همه بازنده آن کسی که برنده و پیروز موید است و مدال موفقیت را خود بر گردن خود انداخته که عالیجناب ارباب این دو تیم است، عالیجاه، تیمداری که قرار نیست تیمداری کند، مقرر است تیم بانی کند و همه تیم ها را با یک چشم ببیند. عالیجاهی که قرار بوده در بزرگ خانه اش برای همه تیم های این دیار بر یک پاشنه بچرخد و کوچک و بزرگ و دارا و ندارش را به عنایت تمام، تیم بانی و نگهبانی و پاسداری کند.

پیروز این داربی همه سر باخت عالیجاهی است که نه تیم قرمزش باخت و نه تیم آبی اش برد، گرچه هم دوقلوهای رنگ کرده جناب رییس ورزش برای تحریف داربی کم دارامب و درومب نکردند و کم برای دلخوشکنک من و تو خود را به آب و آتش میدانش نزدند! ولی دریغ و درد که نه تو دیدی و نه من که این میلیاردرهای میدان نما دست در جیب گشادشان کرده و دوزار فوتبال برای من و تو هزینه کنند، باقی بقای آنانی که نباختند و همیشه برنده اند!

همین و تمام.