آرشیو پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۱، شماره ۲۵۱۶
ورزشی
۱۵

حکایت ناصر و مارچلو...

بیژن ابهری

مدتی است که ناصرخان ابراهیمی خوراک نابی شده است برای نشریات ورزشی و هفته یی نیست که دو سه مصاحبه جنجالی نکند و از ریش و سبیل و نوه و سن و سال دنیزلی سابق و ژوزه مانوئل فعلی ایراد نگیرد...! همین طور پیش برود به دکمه پیراهن ژوزه و کی روش و بقیه هم می رسد!

یادم است وقتی «مارچلو لیپی» از سرمربیگری تیم ملی ایتالیا کناره گیری کرد در جواب خبرنگاری که از او پرسید بعد از این چه کارخواهی کرد، پاسخ داد: می خواهم به مطالعه بپردازم و اطلاعاتم را از فوتبال بالاببرم.

ناصر خان برای همه ما محترم است ولی ای کاش در یکی از مصاحبه های آینده اش بگوید که در این چند سال بیکاری چه کرده و چه خوانده و چه فرقی کرده است...؟!

مدیران تاریخ گذشته...

جواد خیابانی در حالی که بازی رئال – بارسا را گزارش می کرد، نتیجه بازی تقریبا همزمان اینتر- میلان را هم اعلام می کرد. اواخر بازی بود که به ایشان دستور داده شد نتیجه بازی ایتالیایی ها را نگوید چون که قرار بود یکی دو ساعت بعد، بازی با تاخیر پخش شود.

در اینجا لازم است که قدری قربان صدقه مسوولان صدا و سیما بروم و عرض کنم که ای والامقامان، ما در زمانی زندگی می کنیم که دست هر کسی یک موبایل هست... و حتی کودکان... می گویید نه؟

کاروان سیاحتی عزیزمحمدی و شرکا...

شنیدیم که تنی چند از مدیران باشگاه های فوتبال (که افق دید مدیریتی شان به 10 هفته هم نمی رسد و کل تیم مربیگری را تعویض می کنند) قرار است به پرتغال بروند و از باشگاه پورتو بازدید و سپس با «اوزه بیو» دیدار کنند...!

در اینجا لازم است به نمایندگان باشگاه ها توصیه کنم که عکس ها و مدارک پرافتخار خود را همراه داشته باشند! مثلا: تیم گهر دورود لرستان، یک عکس از استادیوم خود...! و تیم صنعت نفت، یک عکس از زمین چمن خود...! و تیم های سرخابی، مدارک نداشتن بدهی های خود...! و خلاصه بگیر و برو تا آخر و همه را بدهند «اوزه بیو» که رویش امضای یادگاری بزند!چه بسا در بازگشت و در جواب خبرنگاران که از میزان هزینه ها سوال کنند، بگویند: مهمان پورتو بودیم، پولش را اسپانسر داد، «اوزه بیو» عاشق مان شده بود و... بگذریم، همه چی فرنگی اش بهتره... حالامی خواهد کلم و گوجه و هویج باشد و یا امثال حشمت مهاجرانی ها و موسفیدکرده های خودمان...!