اصحاب خرد غالبا مبارزات آزادیخواهانه جهان را به تحولی که در تغییر رژیم های سلطنتی و پایان بخشیدن به سلسله های پادشاهی است نسبت می دهند. رژیم های پادشاهی، به نوعی منفی، منفور و عقب افتاده تلقی می شوند تا روی خاکستر آن جمهوریت و در پی آن مردمسالاری (دموکراسی) بنا شود. مهدهای اینگونه تفکر سیاسی و حکومتی نیز به نام اروپا و آمریکا ثبت شده و نمونه های الگویی از آن نیز از همین سرزمین ها در مقابل چشم جهانیان تبلیغ می شود. این دکان باز شده که ظاهری متفاوت و به اصطلاح کالای غیرستمشاهی را عرضه می کند و در بعضی جوامع، خودکامگان طمع کار جدیدی را که توانسته اند در پشت این چهره زیبا کمین کنند و همان کار شاهی خود را در قالب جدید ادامه دهند، آنچنان پرورش داده است تا بتوانند با این پنبه هرچه می توانند سر ببرند و هیچ خونی نیز مشاهده نشود.