آرشیو دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱، شماره ۲۵۶۴
اندیشه
۱۱

بی اعتمادی بستر بی قانونی است

دکتر محمد بقایی ماکان درباره اینکه بی اعتمادی اجتماعی یکی از ویژگی های جامعه بیمار است و آیا دنبال کردن نفع شخصی توسط افراد پیامد آن نیست به خبرنگار مهر گفت: بی اعتمادی افراد یک جامعه نسبت به یکدیگر موضوعی نیست که به اصطلاح یک شبه پدید بیاید بلکه سر در زمینه یی وسیع دارد که به یک نوع فرهنگ خاص بازمی گردد. بنابراین برای حل این معضل باید به سراغ ادواری رفت که چنین خصلتی نکوهیده در آن رواج نداشته است و فرهنگ آن ایام را مورد توجه قرار داد و آن را با شرایطی که چنین معضلی در آن قوت می گیرد قیاس گرفت. وی افزود: نتیجه اینکه، چنین مشکلی سر در یک فرهنگ نامناسب دارد که طی سالیان دراز سبب رشد این ویژگی در جامعه شده است. طبیعی است که وقتی هر حاکمیتی همه حوزه ها را به خود متصل می دارد و تمامی خوبی‎ها و بدی‎های آن را متوجه خود می‎سازد در این خصوص نیز باید به چاره اندیشی بنشینند و با توجه به واقعیت های موجود که حتی اعتراض محتاط ترین افراد را به دنبال داشته راه حلی بیابد.

این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی ادامه داد: زیرا بر اساس شواهدی که می‎توان در صفحات حوادث مطبوعات مشاهده کرد تقابل و تعارض و تخاصم میان افراد جامعه بر سر ابتدایی ترین مسائل به وجود آمده که همه اینها ناشی از سوءتفاهم است که خود حاصل مشکلات معیشتی، اقتصادی و لاجرم روحی است. بقایی درباره اینکه آیا بی اعتمادی باعث قانون شکنی نمی‎شود و اینکه با عدم پرداخت دیون وبا پارتی بازی توسط افراد مواجه هستیم هم اظهار داشت: همه اینها طبیعتا بذری است که در زمین بی اعتمادی می‎روید. وقتی افراد جامعه اعتمادشان را نسبت به یکدیگر از دست بدهند به این می‎ماند که شیرازه صفحات کتابی از دست برود و در نتیجه اوراق آن پراکنده و کتاب بی معنا شود. این ضایعه در هر دولت- ملتی می‎تواند تهدیدی برای انسجام خانواده ها، و همبستگی اقوام، یا یکپارچگی تمامیت ارضی باشد. این نویسنده و محقق تصریح کرد: زیرا اعتماد مانند قلبی است در وجود جامعه که اعضای آن را هماهنگ می سازد و عدم آن به مانند باز ایستادن ضربان قلب در وجود یک شخص است و فراموش نکنیم که بسیاری از متفکران بزرگ مانند هگل و ویلیام جیمز جامعه را به شخصی تشبیه کرده اند که تنها اعتماد قلبی و مودت می تواند موجب هماهنگی اعضای آن شود.