آرشیو دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۲۶۲۰
صفحه آخر
۱۶
بامداد رحیل

ویولن همسایه

فیاض زاهد

روح الله خالقی استاد بزرگ موسیقی ایران در جایی نوشته است که: «شب های تابستان، در اتاق پنج دری، روی قالیچه یی که با کتان آبی رنگ فرش شده بود می نشستیم. یک فانوس قشنگ هم در کنار حوض بزرگ که نمای آن از سنگ بود قرار داشت و نیمی از حیاط را روشن می کرد و عطر گل های درهم اطلسی و شاه پسند مشام جان را تازه می کرد. پیرزن اصفهانی خوش صحبتی در خانه ما بود که قصه می گفت... گاهی کلام خود را ناگهان می برید و می گفت: بچه ها گوش کنید: صدای ویولن بلند شد. ما هم طوری به این صدا مانوس بودیم که سکوت می کردیم و گوش می دادیم و با نغمه ساز به خواب می رفتیم.نوازنده ویولن یک صاحب منصب نظمیه بود. من آن موقع هنوز شکل ویولن را ندیده بودم، ولی مادرم برایم گفته بود که ویولن سازی است شبیه کمانچه.اما راجع به معرفی این هنرمند یعنی همان کسی که در دوران طفولیت شب ها به نغمه سازش به خواب می رفتم: او رکن الدین خان مختاری یا همان سرپاس مختاری معروف بود که در دوران رضا شاه، رییس شهربانی بود و ای کاش همواره چون آغاز عمرش، وقت خود را صرف موسیقی کرده بود تا مشاغل دیگرش، برای پایان زندگانی، ثمراتی تلخ به بار نمی آورد. چون او از اساتید بی بدیل ویولن در ایران بوده و خواهد بود. اهمیت کار او آنقدر بود که سبک رکنی در ویولن نوازی به او تعلق دارد!»

توضیح: جناب فریدون مجلسی در پاسخ به توضیحات من با عنوان «اشکال در قضاوت» مطلبی نوشته اند که به چاپ رسید.

اگر ایشان محدودیت ستون و بلندی روایت های تاریخی را پذیرا باشند، می دانند که گاهی باید تقطیع کرد، مختصر نوشت و به تعداد کلمات و اصل روایت وفادار بود. اگر کلمه «دستور» اینقدر برایشان حساسیت زاست، نیازی به تداوم این مجادله نمی باشد. درباره فروغی هم تنها نقل قولی از مصدق نقل شده و البته قصد هیچ داوری در کار نبوده است. به نظر اینجانب دیگر نیازی به این رویه نویسی ها نمی باشد. باز هم از حسن توجه ایشان تشکر می کنم.