برای تعریف جنگ، نمی توان به یک منبع معتبر مراجعه کرد. بنابراین به طور پیش فرض به این دو استاندارد تاریخی درباره دکترین نظامی یعنی: «در جنگ»، که کار مستند و جامع از تاکتیک های دوران جنگ ناپلئون در سال 1873 است و «هنر جنگ»، که به قرن ششم بازمی گردد، اکتفا می شود.

در جنگ - ما نباید به تعاریف پیچیده و غامض، از جنگ مراجعه کنیم. جنگ چیزی جز یک دوئل در مقیاس گسترده نیست. اگر ما جنگ را به عنوان یک واحد بی شماری از دوئل هایی که انجام می شود، تصور کنیم، باید بهترین کار را برای حفظ خودمان در برابر دو رقیب تن به تن، انجام دهیم. هر تلاش با نیروی بدنی، از سوی رقیب 10 برابر پاسخ داده خواهد شد: نخستین هدف او ضربه زدن به دشمن خود است و در نتیجه او را وادار به مقاومت بیشتر می کند. در نتیجه جنگ یک عمل خشونت آمیز برای وادار کردن حریف به ارائه 10 برابر مقاومت بیشتر است.

هنر جنگ- هنر جنگ برای هر کشوری اهمیت حیاتی دارد. این موضوع مهم تر از مرگ و زندگی است، جاده یی که به سمت ایمنی یا تباهی می رود.

جنگ نامتقارن (گاهی اوقات به نام جنگ های نامنظم یا جنگ غیرمتعارف خوانده می شود)، جنگی است که بین نیروی غالب و یک نیروی کوچک تر به وجود می آید جایی که در آن نیروی کوچک تر از تاکتیک های چریکی یا غیرمستقیم به جای درگیری رو در روی نیروها استفاده می کند.

آیا این تعاریف برای آنچه در دنیای اینترنت امروز اتفاق می افتد، قابل اجرا است؟ باید گفت دولت ها، شرکت های مالی، ارائه دهندگان اینترنت، شرکت های بین المللی، سازمان ها و حتی افراد شخصی با استفاده از یک علت خاص، درباره این موضوع پاسخ های مختلف ارائه می دهند.