آرشیو پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۱، شماره ۲۶۲۹
صفحه آخر
۱۶
بامداد رحیل

سنت رمضان

فیاض زاهد

معیرالممالک در باب سنت روزه داری در دربار ناصرالدین شاه نکات جالبی آورده که از منظر اجتماعی می تواند برای خوانندگان جالب باشد. وی درباره رمضان می نویسد: «در این ماه شب ها عبور و مرور در شهر آزاد بود و شب نشینی و شب زنده داری تا صبح ادامه داشت. در آن زمان هفت دهم جمعیت تهران در کمال عقیده روزه نگاه می داشتند. ناصرالدین شاه در نخستین سال های سلطنت روزه می داشت، ولی تا آنجا که من به یاد دارم، روزه داری را ترک گفته بود اما آداب دیگر ماه صیام را به کار می بست. در ماه رمضان اداره های دولتی به جای روز، شب کار می کردند. بساط افطار در دربار گسترده می شد، سپس شاه نیز به کارها رسیدگی کرده، وزیران را به حضور می پذیرفت. در اندرون، مجلسی مفصل برای وعظ و نماز تشکیل می یافت. میان تالار پرده زنبوری می کشیدند. آن سوی پرده منبری نهاده، ترتیب محرابی می دادند و شیخ سیف الدین برادر شیخ الرییس که از شاهزادگان و به لباس اهل علم در آمده بود، به نماز می ایستاد. این روی پرده زنبوری بانوان صف آراسته اقتدا می کردند. پس از نماز، شیخ مزبور به منبر می رفت و خانم ها از پس پرده سوال های مذهبی مطرح می کردند. شب ها زن های سالخورده شاه در منزل یکدیگر محفلی تماشایی برای مقابله قرآن و طرح مسائل شرعی بر پا می ساختند و شیخ اسدالله، قاری نابینا، اصلاح قرائت و حل مسائل می کرد. زن های به اصطلاح عاقله پس از ادای مختصر آدابی به دور هم گرد آمده، پیچاز بازی می کردند و بانوان جوان پس از افطار و نماز تا سحرگاه به صحبت های مناسب سن و شوخی و خنده می گذراندند. در سه شب احیا اهل اندرون در تالار نماز قضا به جای آورده، قرآن سر می گرفتند. از افطار تا سحرگاه چهار نوبت خوردنی می خوردند از این قرار: پیش افطاری که عبارت بود از میوه های فصل و انواع پالوده و انگشت پیچ و غیره: افطار که از انواع آش و کوفته و کوکو و شامی و شیربرنج و فرنی و لرزانک و یخ در بهشت تشکیل می یافت: شبچره که نیمه شب صرف می شد و زولبیا و بامیه و پشمک از لوازم آن بود: و سرانجام سحری که بیشتر چند نوع پلو و چلو و خورش های مختلف بود.»