اینکه تقی به توقی می خورد می گویند چندمیلیون شغل درست کرده اند حرف غلطی هم نیست؛ چون کار پیدا کردن در این سرزمین خودش یک کار محسوب می شود. اینطوری که هر روز صبح باید ساعت را زنگ بگذاری و بیفتی دنبال کار و شب دست از پا درازتر به خانه برگردی. بعد از تلاش های بی ثمر قبلی، امروز هم ما افتادیم دنبال اپلای کردن مهندسی، که گزارشش را تندتند برایتان تعریف می کنم؛

کارگزینی: سابقه شما در مهندسی چیست؟

جویای کار: بنده مهندسی معکوس می کنم.

کارگزینی: یعنی چی؟

جویای کار: یعنی از ته به سر می رسم. درواقع سر و ته چیزها را یکسان سازی می کنم. یعنی شما می گویی می خواهی چیکار کنی من حرکت معکوس می زنم. فرمول کارم هم برخلاف a + b = x که فقط جواب مجهول است، اینطوری است که جواب مشخص است اما سازوکار و داده ها را باید درست جایگزین کرد، فرمولش هم این است x + x = A

پدر عروس: شغل شریف شما چیست؟

داماد: من اعتراض دارم. شما خواستگاری را مهندسی معکوس کردی و می خواهی به نتیجه دلخواهت برسی. داری توی دهن من می گذاری که شغلم شریف است.

پدر عروس: چه فوبیایی زدی جوون. واقعا شغلت چیه؟

با عنایت بر اینکه بعضی مهندسان ما یا نابینا هستند یا چشمشان را روی حقایق بسته اند یا اصولامی خواهند ابروش را درست کنند می زنند چشم طرف را هم کور می کنند یا شیتیل درست و حسابی نرسد چشم هم را در می آورند، از شما دعوت می شود به عنوان مهندس ناظر ناظر عملکرد باقی مهندسان باشید و چهارچشمی این جماعت را بپایید. با تشکر. زودی بیا.

دانشمندان توانستند پس از مطالعات فراوان و با تحقیق روی یک مهندس خارجی که به دست آورده بودند، مهندس مذکور را مهندسی معکوس کنند و سر از کار او درآورند. مفتخریم اعلام کنیم از الان به بعد این امکان را داریم که در داخل کشور مهندس خارجی تولید کنیم. طبق برنامه ریزی ها تا شش ماه دیگر آمادگی صادرات مهندس خارجی به خارج و منطقه برای ما وجود خواهد داشت.