مقدمه بی ربط اول: می گویند ورزش آینه تمام نمای وضعیت جامعه است.

مقدمه بی ربط دوم: ایرانیان بر این باورند که کشتی، ورزش اول کشور است.

مقدمه بی ربط سوم: آمده است که برای بسامان کردن یک جامعه، باید ورزش آن را سامان داد.

مقدمه بی ربط چهارم: نقل است که تعطیلی بعضی چیزها و نداشتن آن بهتر از داشتن آن است.

مقدمه بی ربط پنجم: مثلی است معروف که دنیای بعضی ها شبیه آخرت یزید است.

حرمت ها با وجود گمان و ادعای مدعیان این رشته پهلوانی در حال شکستن است و بزرگان آن بی هیچ مضایقه یی در تخریب یکدیگر مشغول اند و در این راه از هیچ کوششی نیز دریغ نمی کنند. از گپ ها، گفت ها و شایعاتی که پیرامون هزینه ها، شکل و نحوه آن وجود دارد چنین استنباط می شود که هزینه ها شکل معقولی ندارد و نقد زیادی بر آن وارد است. شنیده ها و دیده ها همه بر این گواه است که بر خلاف ادعای فدراسیونی ها، بدهی سنگینی به ورزش اول کشور تحمیل شد و قرائن بر این است که طلبکاران به جای طلب شان تجهیزات خانه کشتی را بر می دارند و.. . کانون های تصمیم گیری متعدد، تصمیم گیری های خودسرانه، رفتارهای خودخواهانه، تقابل و تضاد مدیران ارشد فدراسیون از جمله مشکلات و مصائبی است که همه دلسوزان و علاقه مند به این رشته ورزشی را رنج می دهد. آقای وزیر! این حال و روز کشتی ما است، ورزش اول کشور!امروز کشتی به مخروبه یی شبیه شده که نیاز به توجه ویژه یی دارد. شاید باید کاری برای آن کرد. شاید.. . آقای وزیر! مسابقات زیادی در پیش است و هزار و یک مساله و موضوع دیگر. گمان نمی کنید که کشتی نیاز به یک تصمیم دارد؟ تصمیمی که بتواند کمر خمیده اش را از یوق بلاتکلیفی رها کند؟ آقای وزیر! کشتی را دریاب! کشتی را!