آرشیو چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲، شماره ۱۷۸۴
سینمای ایران
۹

به بهانه چهارمین سال به نمایش درنیامدن فیلم «کوچه ملی»

«کوچه ملی»؛ چرا نه؟

مهرشاد کارخانی

آیا مدیران فرهنگی سینما نمی دانند بخش مهمی از تاریخ فرهنگ و هنر معاصر ایران از خیابان «لاله زار» شروع شده است؟ چرا می خواهید این واقعیت نزدیک را انکار کنید؟ از چه نگرانید؟ نوستالژی هم بخش مهم از تاریخ و فرهنگ یک ملت است و «لاله زار» و «کوچه ملی» نیز به خاطر منفی نگری و سهل انگاری های برخی، از دست رفته اند و تنها اسکلتی از آن سینما ها و تئاتر ها باقی مانده است. ولیکن این فضاهای تاثیر گذار را نمی توان از تاریخ سینمای ایران پاک کرد. این مکان های ازدست ر فته، روزگاری شکوه و احترامی داشتند و هرگز بی توجهی و بی احترامی عده ای را نخواهند بخشید. مکان هایی که با کمترین هزینه، شادی بخش مردم خاص و عام بودند. فیلم «کوچه ملی» نیز یک هشدار است به سینمای ناکام این روزها و ستایشی به سینمای ماندگار گذشته خودمان... و برایم چه دشوار و غم انگیز بود به تصویرکشیدن لاله زار در دوران حقیر بودنش!... بسیاری از سینماگران نامدار جهان مانند: کوروساوا، تارکوفسکی، آنجلوپولوس، آنتونیونی و... با نگاه به گذشته، نوستالژی تاریخ و فرهنگ کشور خود را به تصویر کشیده اند... اگر سینمای ایران از همان آغاز حرکت نوینش، هزار جور مانع و سانسور سر راهش وجود نداشت، بسیاری از فیلمسازان برجسته ما مجبور نمی شدند تن به ساخت فیلم های خنثی و معمولی بدهند. شما مدیران فرهنگی طی این سال ها باعث شده اید سرنوشت فیلمسازان صاحب سبک ایران شکل دیگری رقم بخورد و آنها نتوانند در این سال ها فیلم های واقعی و قلبی خود را بسازند... چون ایده آل های تان فیلم های ترحم برانگیز اند. امروز اغلب فیلمسازان باتجربه ما بیکار هستند و نباید آرزوهایشان را بدون هماهنگی های لازم به فیلم تبدیل کنند! آنها باید برای آرزوهای خود درخواست مجوز کنند و گویا مانند همان پیرمرد فیلم «مغول ها»ی «پرویز کیمیاوی»، پشت در آهنی ایستاده اند و هنوز می پرسند: «سینما چیه؟ و چه غم انگیز که هنوز کسی جواب نمی دهد...»