بیماری اقتصاد: اقتصاد را می توان مانند سیستمی در نظر گرفت که تمام اجزای آن به هم مرتبط و براساس یک نقشه معین در حال حرکتند. بر این اساس اقتصاد در برابر داده هایی که ما به آن می دهیم باید یکسری ستانده برای ما ایجاد کند که این ستانده ها در کنار هم رشد و رونق اقتصادی را با دیدی سیستمی برای ما به همراه می آورد.

اما اگر ما در برابر داده هایی که به آن داده ایم بازخوردی مناسب با عملکرد مورد انتظارمان نداشته باشیم، نشان می دهد برخی اجزای این سیستم دچار اختلالاتی شده و وظایف خود را به خوبی ایفا نمی کنند. جریان های پولی بخش مهمی از هر سیستم اقتصادی را شکل می دهند و به مثابه شریان های خونی هر نظام اقتصادی هستند، این مهم ایجاب می کند تا مسئولان کشورها به عنوان هدایتگران بدنه هر اقتصاد بر نحوه ورود و خروج این جریانات نظارت می کنند تا با تزریق به بخش های ضروری و مهم، بقا و بالندگی اقتصاد را مهیا سازند. اما اگر در این میان ورودی ها و خروجی های پولی مطابق اصول و تحت نظارت مراجع مالی کشورها نباشد شاهد وقوع انحرافاتی خواهیم بود که از پولشویی می توان به عنوان یکی از بارزترین این موارد نام برد که اثرات مخربی بر اقتصاد دارد.

در واقع مجرمان مالی با سوءاستفاده از خلاهای موجود در اقتصاد هر کشور و ضعف های نظارتی، پول هایی را که از طریق فعالیت های مجرمانه به دست آورده اند و به طور معمول توانایی خرج آن را در اقتصاد ندارند، به واسطه راه هایی این وجوه به اصطلاح کثیف را در خلال پول های تمیز طی معاملاتی صحیح وارد فضای اقتصادی می کنند به نوعی که بدون هیچ جلب توجهی و حساسیتی این تداخل پول های کثیف و تمیز صورت می گیرد تا جایی که شناسایی منابع آن غیرممکن است. حال اگر باندهای مافیایی به واسطه تمیز کردن این پول های غیراصولی که از فعالیت های مجرمانه به دست آورده اند بتوانند در فعالیت های سالم اقتصادی شرکت کنند و با عواید حاصل از آن به تامین مالی کارهای خود بپردازند، تصور عواقب حاصل از آن نمی تواند مساله دشواری باشد. یکی از مهم ترین نتایج حاصل از آن افزایش ریسک سرمایه گذاری بخش خصوصی است که طبیعتا نمی تواند در برابر این گروه های سازمان یافته بدون هیچ هزینه اضافی به فعالیت بپردازد..

کارشناس مسائل اقتصادی*