آرشیو دوشنبه ۷ امرداد ۱۳۹۲، شماره ۵۴۲۶
آموزش
۱۲
آینه

گوش زندگی اجتماعی بدهکار قوانین شخص شما نیست

فائزه مقدم

این که همیشه انتظار داشته باشیم اطرافیان به هر علتی به اصطلاح با ما کنار بیایند و به راه و روش ما عمل کنند، از محالات است. شاید در خانواده به علت این که بیش از بقیه مورد توجه هستیم اطرافیان به شیوه دلخواه مان با ما رفتار کنند یا در زندگی شخصی بتوانیم دیگران را مجاب به این امر کنیم، اما در جامعه عملا چنین چیزی ممکن نیست. جامعه، قوانین حاکم بر خودش را دارد و بر اساس آن با ما رفتار می شود نه بر اساس قوانین ما.

دوستی دارم که چنین تجربه تلخی را از سر گذرانده است. او که تنها فرزند خانواده پس از 10 سال انتظار بود و به همین علت همیشه در میان خانواده و اطرافیان عزیز بود و به قول خودش همیشه حرف اول و آخر را می زد، پس از اتمام دوران مدرسه، دانشگاه قبول نشده بود. به علت همین، تصمیم گرفته بود دانشگاه نرود و کار کند. همیشه می گوید تلخی 2 سال اول کار کردنم به همه راحتی و عزیز دردانه بودن سال های قبل نمی ارزید؛ چون هیچ وقت بالاتر از گل نشنیده بودم، حتی زمانی که اشتباه می کردم.

در مدرسه هم به لطف هزینه های پدرم برای آنجا، وضع به همین منوال بود. البته چند باری معلم هایم این مساله را گوشزد کرده بودند، اما هیچ وقت با دقت به توصیه های شان توجه نکرده بودم. تازه دلخور هم می شدم که به آن ها چه ربطی دارد.

فکر می کردم به لطف سرمایه پدرم، مشکل در همه جا حل می شود. این طرز تفکر موجب شد روزهای سختی را تجربه کنم؛ بیشتر روزها در اداره، تمام مدت بغض داشتم. نمی توانستم با قوانین و با دیگران کنار بیایم. هرچه می گفتند به من برمی خورد و معمولا با چشم گریان به خانه برمی گشتم. تازه آنجا بود که فهمیدم جامعه قانون خاص خودش را دارد و اگر کسی بخواهد زندگی اجتماعی داشته باشد، باید با قوانین آن آشنا شود و با آن قوانین پیش برود.

او حالاخیلی خوشحال است که چنین اتفاقی در زندگیش رخ داده و معتقد است اگر با همان افکار و توقعات ازدواج می کرد و وارد زندگی زناشویی می شد، حتما با شکست مواجه می شد.