آرشیو پنجشنبه ۲۸‌شهریور ۱۳۹۲، شماره ۵۴۶۵
صفحه آخر
۲۰

ر. اعتمادی در این روزها

گروه فرهنگ و هنر: او اسرار شگفتی دارد؛ مردی که زادگاهش جنوب است و بعدها از بابلسر می آید. «ر. اعتمادی» مشهورترین نام نسلی از رمان عامیانه ایرانی است که ده ها و صدها هزار نفر انگشتان شان به شکلی هیجانی اوراق کتابش را ورق زده و سطورش را همچون درامی پر کشمکش دنبال کرده اند؛ چشم مخاطبی به دنبال ماجرایی در «نیمکت آبی» می گردد، ده ها و شاید صدها هزار چشم «ستاره»اش را در آسمان خیال نویسنده دنبال کرده اند. چشم در چشم ناشناس سرنوشت او انداخته اند تا برای مثال، هفت کلاه خاکستری او را ببینند؛ یا نه، سری به نوشته های سالیان اخیرش بزنند؛ جایی گنجشک های غم، همراه با نسل عاشقان در قفسه کتابخانه جا خوش می کند؛ یا «آبی عشق» رنگی کشف ناشدنی به نظر می رسد!

«ر. اعتمادی» حالاپشت میز کارش در منزل خود و زیر آسمان تهران 14 میلیون نفری می نویسد؛ قلمش همچون گذشته پرهیجان است؛ حال و هوایی عرفانی هم در رد نگارش کنونی او هست. شاید این هوای فرهیخته از سالیان زندگی او می آید. گفت وگوی

«ر. اعتمادی» نویسنده شهیر مرسوم رمان های عامیانه با روزنامه ایران را روز شنبه در صفحه کافه ایران گروه فرهنگ و هنر بخوانید.