آرشیو چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲، شماره ۱۸۴۱
هنری
۱۱

در ستایش هنر جهانی «احصایی»

از منظر تاریخی، به لطف منتقد هنری فرانسوی، میشل تاپیه، هنرمند-خوشنویسان ایرانی چون احصایی، زنده رودی، مافی و پیلارام، به عنوان هنرمندان مطرح تجسمی در عرصه زیبایی شناسی جهانی شناخته می شوند. باید توجه داشت که همه این هنرمندان تجسمی، در برخوردشان با حروف خطاطی، این حروف را از متن ترمینولوژی (اصطلاح شناسی) گفتمان علمی بیرون کشیده و با بازتولید قطعات خداشناسانه و تکه های اشعاری که با مهارت از دل میراث کهن ایرانی اسلامی استخراج می شد، تلاش کردند این فرم ها را به سبک درآورند. در این میان آنچه که در نقاشی های محمد احصایی در وجه بصری برجستگی دارد، «کلیت زیبایی شناسی» آنها است چرا که در مواجهه با آثار این هنرمند متوجه می شویم که اجتماع نگاره ها، متمرکز به یک وحدت مفهومی ویژه شده است؛ وحدتی که خود بر مشبک هایی چرخه ای بنا نهاده شده و به واسطه آن، پویایی محوری حروف، مخاطب را به رمزگشایی از معنای مکتوب تشویق می کند. احصایی در هیات یک استاد بزرگ، با تصویر نقاشی خود، برخوردی تکنیک مدار از نوع مدرسه ای و آکادمیک دارد. درضمن او موفق شده تا با خلق سنتزی میان نقاشی و خطاطی، یک همزیستی ضروری میان آنها پدید آورد و به مدد این همزیستی، آثار بزرگش را به ما عرضه کند. به مدد این آغاز مهم هنری است که مهارت و دانش تکنیکی سایر استادان در رابطه با دینامیسم خلاق مدرن شکل می گیرد. این امر گشایشی بر هنر غیررسمی در شکل اجمالی آن است که در لایه های زیرین با مزیت سنت، از دل فرهنگ کهن ایرانیان بیرون کشیده شده و به کمک مدرنیته، جهانی می شود؛ این هنری جهانی است که باید آن را ستایش کرد.